(سرمقاله هشتمین شمارگان مجله ی منهاج)
زینب (سلام الله علیها)، بانوی صبر و اسوۀ استقامت!
برای او ارزشی فزونتر از این نیست که زینت پدر است و یاور امامان زمانه خویش.
به هنگام خطابه از آیات قرآن در جهت افشای حکومت ظلم بهره میجوید تا مردمان را یادآور کند که معارف وحیانی در این خاندان نهاده شده است.
«ثُمَّ کانَ عاقِبَه الّذیَ اَساؤُ السُّوی اَنْ کَذَّبْوا بِایاتِ اللهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهزِؤُنَ»
به گاهِ دشوارترین لحظات زندگی جام صبر نوشیده و جز زیبایی چیزی نمیبیند!
«مارأیت الاجمیلاً»
همین بینش و آگاهی اوست که مورد تأیید امام سجاد (علیه السّلام) قرار میگیرد که:
«أنت بحمدالله عالمه غیر معلّمه و فهمه غیر مفهّمه»
حقایق قرآن آن چنان در سینه او جای گرفته که بانوان کوفه صف در صف منتظر لقایش مینشینند تا در درس تفسیرش شرکت نمایند ؛ که او هم مفسّر است و هم محدّث چه آن که در مجلس دفاع حضرت زهرا (سلام الله علیها) از حقوق اهل بیت (علیهم السلام) و میراث غصب شده فدک شرکت میکند و راوی خطبه مادر است.
بزرگی این بانو از بزرگی تکلیف سپرده شده به او در جریان زندگی است؛ این تکلیف در یک جمله عبارت است از حفظ حریم خاندان وحی که آن را تا سرحدّ جان در تلاش است؛ ارتباط وی با صاحبان ولایت سبب میشود که تسخیر در عالم تکوین کند و فرمان سکوتش نفسها را در سینههاحبس کند؛ اگر چه بنا برکلام ایشان، سخن حق در جان یزیدیان کارگر نمیافتد: «فتلک قلوبٌ قاسیه و نفوس طاغیه و اجسامٌ محشوّه بسخط الله و لعنه الرّسول، قد عشّش فیها الشّیطان و فرّخ» امّا او از هیچ کوششی با هدف هدایت انسانها فرو گذار نمیکند.
وقتی امام حسین (علیه السلام) هدف از قیام خویش را اصلاح جهالت امّت جدّ خویش معرفی میکند: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیرَ بسیره جدی و أبی علی بن ابی طالب (علیه السلام)» زینب (س) را باید منادی و پیامرسان اصلاحات دانست که اگر نمیبود، تلاش امام به سرانجام نمی رسید.
امروز، بشریت دانسته یا نادانسته مدیون خون شهدای کربلا هستند و شهدای کربلا مدیون این بانو در رساندن پیام آن راست قامتان تاریخاند؛ ازاین رو تصمیم بر آن رفت تا ویژهنامهای را به جهت آشنایی هر چه بیشتر مخاطبان منهاج به زیور طبع در آوریم؛ این شماره شامل مقالات برگزیده دومین همایش حضرت زینب (سلام الله علیها) دانشگاه تربیت مدرس است.
… بدان امید که آرزوی بشریت محقّق شود و انتظار به پایان رسد:
«أین الطالب بذحول الانبیاء، أین الطالب بکربلاء، أین المنصور علی من اعتدی علیه وافتری…»