یادداشت روزنامه قدس به مناسبت اربعین باعنوان”زیارت اربعین، سندی پویا در چشمانداز آینده شیعه”
در متون ادعیه و زیارات، دو متن درباره زیارتنامه اربعین وجود دارد. یکی زیارتنامه جابر بن عبدالله انصاری و دیگری زیارتنامه امام صادق(علیه السلام) به صفوان جمال. در این نوشتار برآنیم نیم نگاهی به زیارت صادر شده توسط امام صادق(علیه السلام) بیندازیم. زیارتی که باز پیدایش زیارت اربعین در تاریخ حدیث شیعه به شمار میآید، چرا که در میان امامان شیعه امام سجاد(علیه السلام) پایهگذار زیارت اربعین، امام صادق(علیه السلام) تثبیتکننده آن و امام عسکری(علیه السلام) آن را به عنوان سندی پویا در چشمانداز آینده شیعه به عنوان نشان مؤمن ترسیم کردهاند.
از نظر ساختار و متن این زیارتنامه نسبت به سایر متون زیارت امام حسین(علیه السلام) حاوی نکات بدیع و اختصاصی است و اگر چه کوتاه اما آن چنان پرمغز است که در تعابیر مختلف آن باید ساعتها اندیشید.
مکتب سقیفه، ارزشهای جامعه را به معیارهای زمان جاهلیت برگرداند و بستری که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای پیشرفت معنوی جامعه آماده کرده بود با عملکرد سران آن از بین رفت. در برابر این رکود و تحجرگرایی، خون سیدالشهدا(علیه السلام) جان تازهای در رگ و ریشه درخت اسلام جاری کرد و زیارت اربعین ظرفیتی بیبدیل برای بسترسازی جاهلیتزدایی از جامعه شد تا در امتداد آن با ظهور امام عصر(عجل الله فرجه) سنتهای اسلامی، احیا و هدف از آفرینش که عبودیت است، محقق شود.
در زیارت اربعین در توصیف امام حسین(علیه السلام) میخوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَه وَ حَیْرَه الضَّلَالَه» یعنی: و جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد. تأکید بر هدیه کردن جان با هدف رهایی مردم از تنگنایی به نام جهالت توسط امام حسین(علیه السلام) این پرسش را برای هر انسان آزاداندیش ایجاد میکند که اینک وظیفه من در قبال هزینهای که دین برای اعتلای خود با شهادت امام حسین(علیه السلام) متحمل شده است، چیست و چگونه میتوان بدان دست یافت؟
در پاسخ به این پرسش که میشود از زوایای گوناگون آن را بررسی کرد میتوان به عنصر زیارت که به تعبیر امام رضا(علیه السلام) عهد امت با امام خویش است، اشاره کرد. اما برای رسیدن به کارکردهای مؤثر باید به تأثیرگذاری پسا رویدادی زیارتی مانند اربعین توجه ویژه داشت.
به نظر میرسد اگر زائران، چه آنان که توفیق حضور در کربلای معلی را پیدا کردهاند و چه آنان که از وطن خویش زیارت اربعین را میخوانند، به آرمانی مشترک در این ارتباط معنوی توجهی ویژه داشته باشند میتوانیم ظهور آخرین حجت خدا را رقم بزنیم! در کتاب آسمانیمان داریم این یک یک مردم هستند که میتوانند تقدیر خود را تغییر دهند «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (الرعد، ۱۱)
آرمان مشترک زائر اربعین، باید حاکمیت نظام توحیدی به رهبری امام معصوم در سراسر هستی باشد؛ از این رو در زیارت اربعین میخوانیم: «صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُم» یعنی: صلوات خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایبتان و بر ظاهر و باطنتان. اینکه بر اساس روایات، امام زمان(عجل الله فرجه) در هنگامه ظهور، خود را به واسطه امام حسین(علیه السلام) به بشریت معرفی میکند و میفرماید: «ألا یا أهَل العَالم إنَّ جَدّیَ الحُسین قَتَلوه عطشاناً، ألا یا أهَلَ العالم إنَّ جَدّی الحُسین علیهالسلام طَرَحوه عُریاناً، ألا یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین سَحَقوهُ عُدواناً» نشان از این دارد که مردم جهان با سیدالشهدا(علیه السلام) آشنا هستند، بنابراین زیارت اربعین، حد فاصل عاشورا و ظهور است و دانشوران شیعه با تأمل به همین ظرفیت بینالمللی برای شناخت شیعه و یگانه موعود او به جهانیان بر زیارت اربعین تأکید داشته و دارند.
بیدلیل نیست که زیارت اربعین به عنوان نشان شیعه معرفی شده است، زیرا در این زیارت دوستی و ارادت شیعه تا روز قیامت مرزبندی میشود: «أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاه» یعنی دوستی با دوستان و دشمنی با دشمنان ولی خدا که ثمره آن تشکیل نظام اجتماعی بر محور ولایت حجت خداست؛ همان ضعف هزاران ساله بشر از آدم تا خاتم و از خاتم تا امروز در یاری حجتِ فرستاده شده از سوی خدا که اگر این همگرایی در زائر اربعین رخ دهد، یکی از موانع ظهور برطرف میشود. بنابراین زیارت اربعین در لایه فرامتنی خود شیعه را متعهد به همراهی پیوسته با امام عصر خویش میکند و خط بطلانی بر طرحهای خودنوشت انتقام از قتل امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ شیعه بهویژه پس از شهادت امام مانند توابین، کیسانیه و… دارد. «أَشْهَدُ أَنِّی… وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» یعنی: گواهی میدهم قلبم با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان و یاریام برای شما آماده است تا خدا به شما اجازه دهد. این حقیقت اگر فهمیده میشد کسی فراتر از مدار رضایت حجت خدا گام برنمیداشت، بلکه خود را همواره آماده میساخت تا با اذن امام دست به شمشیر ببرد. بنابراین تمرین ولایتپذیری از آموزههای زیارت اربعین است، چونان جابربن عبدالله انصاری که پس از شهادت امام اقدام به حرکتهای بینتیجه نمیکند. چه بسا به خاطر زوایای پنهان معرفتیِ همین زیارات است که در منابع شیعه، اقدام برای زیارت این چنین تأکید شده است.
عبادتی مانند حج با تمام شکوه و عظمت خود یک بار برای مسلمان واجب است اما وقتی سخن از زیارت امام حسین(علیه السلام) در روایات ما به میان میآید «زیارت هر ساله» توصیه میشود تا یادکرد پیوسته پیمانی که در همراهی با حجت خدا داریم در ما نهادینه شود. تفاوت جنس بازسازی معرفتی زیارت اربعین چون در قالب یک هویت جمعی رخ میدهد کارکردهای متفاوتی را میآفریند.
http://qudsonline.ir/news/674749
۲۵ مهر ۱۳۹۸ _ ۰۸:۱۶