محبوب ترین مقالات

💠 رمز برتری

 

(سرمقاله ی یازدهمین شماره ی مجله ی دانش نامه ی علوم قرآن و حدیث)

 

🔸مقایسه‌ میان دو پدیده، برای انسانی که احاطه بر همه‌ی مخلوقات ندارد، دقیق نیست و در بسیاری از موارد نارواست، از این‌رو یکی از کاربردهای دین، آشناکردن بشر با حقیقتِ پدیده‌ها است.

 

🔸تأثیر مثبت عبادت در روزگار ما بر کسی پوشیده نیست: عامل برطرف شدن نگرانی‌ها و پریشانی‌ها و رسیدن به آرامش در این دنیای پرهیاهو در بستر عبادت به وقوع می‌پیوندد، اما در روایات مأثور شاهد تفوق جایگاه عالم بر عابد هستیم.

 

🔸رمز این برتری در کلام پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمده است:

«فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ بِسَبْعِینَ دَرَجَهً بَینَ کُلِّ دَرَجَتَینِ حُضْرُ الْفَرَسِ سَبْعِینَ عَاماً وَ ذَلِکَ أَنَّ الشَّیطَانَ یضَعُ الْبِدْعَهَ لِلنَّاسِ فَیبْصِرُهَا الْعَالِمُ فَینْهَى عَنْهَا وَ الْعَابِدُ مُقْبِلٌ عَلَى عِبَادَتِهِ لَا یتَوَجَّهُ‏ لَهَا وَ لَا یعْرِفُهَا»

📚 فتال نیشابوری، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج‏۱، ص۱۲

یعنی: عالم، هفتاد درجه بر عابد برترى دارد که فاصله هر درجه از دیگرى به اندازه‌اى است که یک اسب هفتاد سال بدود. علت این برترى آن است که شیطان در میان مردم بدعتى مى‌گذارد و دانشمند به آن پى مى‌برد و مردم را از آن نهى مى‌کند، اما عابد سرگرم عبادت خود است و به بدعت نه توجهى دارد و نه آن را مى‌شناسد.

 

🔸به این ترتیب در معیارسنجش نبوی(صلی الله علیه وآله):

۱. فاصله‌ی درجه‌ی عابد و عالم برای بشر قابل درک نیست.

۲. ایجاد بدعت در دین از راه‌کارهای فریبنده‌ی شیطان برای دوری انسان از «صراط مستقیم» است که مواجهه‌ی علمی می‌تواند با آن مقابله کند.

۳. در میان انسانها، فقط عالم است که می‌تواند از حیله‌ی شیطان با خبر شود، به عبارت دیگر عالمی در تراز دین مورد تأیید است که بدعت شناس روزگار خود باشد و به رویارویی با شیطان در چالش ایجاد بدعت بپردازد و مردم را از آن نهی کند.

۴. دو نقطه‌ی ضعف در مقام مقایسه‌ی جایگاه عالم و عابد این است که اول: عابد به خود مشغول است، نه جهان پیرامون خویش، بنابراین به «بدعت» توجهی ندارد؛ دوم: بر فرض پرداختن به بدعتها، توان شناخت آن را ندارد، که نتیجه‌ی این عدم معرفت چه بسا گمراهی باشد.

 

🔸به نظر می‌رسد یکی از برنامه‌های مجرّب شیطان، آسیب به انسان مؤمن از راهی است که خود در آن موفق نبوده است؛ به همین جهت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه‌ی قاصعه از همگان می‌خواهد از بیراهه رفتن عابدِ شش هزار ساله درس بگیریم:

«فَاعْتَبِرُوا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ وَ کَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّهَ آلَافِ سَنَهٍ لَا یدْرَى أَ مِنْ سِنِی الدُّنْیا أَمْ مِنْ سِنِی الْآخِرَهِ عَنْ کِبْرِ سَاعَهٍ وَاحِدَهٍ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِیسَ یسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِیتِهِ کَلَّا مَا کَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِیدْخِلَ الْجَنَّهَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَکاً إِنَّ حُکْمَهُ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ وَ مَا بَینَ اللَّهِ وَ بَینَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَهٌ فِی‏ إِبَاحَهِ حِمًى‏ حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِین‏»

📚 علامه مجلسی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه،ج‏۴، ص۱۵۲

یعنی: عبرت بگیرید از کاری که خداوند درباره شیطان انجام داد، زیرا عمل طولانی و کوشش جدی او را به جهت تکبر در زمانی اندک پوچ ساخت، در حالی که خداوند را شش هزار سال عبادت کرده بود، معلوم نیست که این مدت از سال‌های دنیا بود یا از سال‌های آخرت!

کیست که بعد از شیطان، مانند معصیت شیطان را مرتکب شود و در پیشگاه خداوند سالم بماند؟!

نه، هرگز خداوند سبحان بشری را به بهشت داخل نمی‌کند با داشتن گناهی که ملکی(شیطان) را به همان جهت از بهشت بیرون کرد. قطعی است که حکم خداوندی درباره‌ی اهل آسمان و زمین یکسان است و میان خداوند و هیچ‌یک از مخلوقاتش رخصت و محبتی برای تجویز ورود به منطقه‌ای که آن‌را برای جهانیان تحریم فرموده، نیست.

🔸با تأمل بر فرموده‌ی امیرعالم(علیه السلام) به این نتیجه می‌رسیم که باید از شر شیطان به حجّت عصر، امام زمان(علیه السلام) پناهنده شد تا از عالمان حقیقی گردیم.«أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنْ‏ هَمَزاتِ‏ الشَّیاطِینِ‏ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ أَنْ یَحْضُرُون‏»

📚سیدبن‌طاوس، الأقبال، ج۲، ص۱۸۵.