روز عرفه از اعیاد بزرگ اسلامی است.مفهوم عید در این آیین، عبارت از روزی است که انسان با معرفت به خویشتن خویش باز میگردد؛به همین جهت عرفه، روز آمرزش گناهان با اسبابی به نام دعا و نیایش است. اگر حاجی بیت الله باشی، باید درصحرای عرفات حضور پیدا کنی و اگر به دنبال توجه ویژه خداوند هستی باید به سراغ زیارت سیدالشهداء(علیه السلام) بروی و اگر این دو مقدور نبود میتوان در هر مکانی ارتباطی با پروردگار پیدا کرد تا زنگارها از قلب زدوده شده و سنگلاخها از جاده بندگی برداشته شود.
در میان اعمال عبادی این روز، دعای عرفه امام حسین(علیه السلام) چونان نگینی بر تارک آن میدرخشد. به نظر میرسد برای کسب جلوههای بیشمار روز عرفه نگاه ما به دعا باید تغییر پیدا کند. خواندن دعا برای جمع ثواب در کارنامه اعمال، اگر چه امری پسندیده است اما تنها هدف آموزه های وحیانی نیست.
با نگرشی عمیقتر ملاحظه میکنیم مطلق خواستن از حضرت رب وظیفه بندگی ماست،چه در غیر این صورت اعتنایی از جانب خالق هستی به ما نمی شود«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً» (فرقان،۷۷). پس یک انسان خردمند همواره در شبانه روز در کنار واجبات شرعی، برنامهای برای پیوند با معبود خویش در قالب دعا دارد.
دیگر این که دعا در فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) دانشگاهی متمایز نسبت به سایر علومی است که به بشر ارزانی داشته اند. وقتی از معصوم پرسشی مطرح میشود، حجت خدا بر اساس شرایط زمان و مکان، ظرفیت فهم مخاطب و سایر عواملی که در جای خود باید بررسی شود، میتواند پاسخگوی پرسش کننده باشد اما در دعا، حجت خدا به گفتوگو با معبود خویش میپردازد و آن چه از عمق جان میگوید بدون ملاحظات صدور حدیث بیان میکند. بنابراین درسهایی که از ادعیه معصومان در کسب معارف دین دریافت میشود به مراتب عمیقتر از روایات مأثور است.
اگر به بیست عبارت ابتدایی دعای عرفه توجهی ویژه داشته باشیم درک میکنیم که تمام چالشهای فکری انسان معاصر با خداشناسی دعای عرفه حل میشود.
به عنوان مثال در اولین جمله این دعای شریف میخوانیم:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضَائِهِ دَافِعٌ وَ لَا لِعَطَائِهِ مَانِعٌ» شاکر خدایی هستیم که هیچ چیز جلودار حکم و اعطای او نیست. اگر همین عبارت در خوانش دعای عرفه وجدان شود کسی در فضای مسموم دنیای رقابت به دنبال بدگویی دیگران با هدف ارتقای موقعیت اجتماعی یا شغلی خود نیست. انسان بیخرد با محاسبات مادی خود پشت سردیگران بدگویی میکند، تا به هدف پست خود برسد، اما این خدای قادر است که در قضای خود، حضرت یوسف افتاده در چاه را عزیز مصر میکند و برادرانش را بعد از سالهاخار. بامحاسبات بشری۳۰هزار لشگر در برابر ۷۲نفر، هیچ توانی برای جولان نخواهند داشت اما امروز این نام امام حسین(علیه السلام) است که باقی است و نام دشمنان او با نفرت بر زبانها جاری میشود. امامی که در محاسبهای دیگر با تخریب مزارش میتوان از محبت طرفدارانش کاست، اما شخم زدن آستاناش توسط متوکل هم سبب یادزدایی از او نمی شود.
در توجه به قضا و حکم خداوندی باید به این نکته توجه داشته باشیم که در حکم خدای عادل، مبادی اختیاری انسان میتواند مؤثر باشد اما آن چه در هستی رخ می دهد زیر چتر حکمت خداست که آن جا بشر نمیتواند هیچ دخالتی داشته باشد؛ بنابراین تنها راه تأثیرگذاری بر سرنوشت ما، باز همین دعا کردن است.
طبق آنچه در الکافی، شیخ کلینی خطاب به شخصی به نام میسر آمده است،حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید:«در پیشگاه خداوند دعاکن و مگو کارازکار گذشته، آنچه مقدر شده همان می شود و برای دعا اثری نیست. همانا نزد خداوند عزوجل مقامی است که به آن نتوان رسیدمگر به دعاوگدایی؛ اگر بندهای دهان خودراببندد و دعا نکندچیزی نصیبش نمیشود، پس دعاکن تابه توعنایت شود، ای میسر! هیچ دری نیست که کوبیده شود مگر اینکه امید آن هست که به روی کوبنده باز شود».
حال اگر بندهای به فقر ذاتی خود پی ببرد، همواره در مسیر بندگی تلاش خود را در هر کاری به گونه ای شایسته انجام میدهد و چشم امیدش برای هر نوع پیشرفتی به خدایی است که بهترین رزق و روزی را برای او تدبیر می کند. امید آنکه با وجدان مضامین دعای عرفه، گمشده بشر قرن بیست و یکم به زندگی انسانها برگردد.