گوهر ۲
💎
ادامه گوهر را اینجا مطالعه بفرمایید.
📖 … وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ … [بقره، ۴۹]
🔻و زنان شما را [برای کنیزی] زنده نگه میداشتند
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: یَبْغُونَهُنَّ وَ یَتَّخِذُونَهُنَّ إِمَاءً فَضَجُّوا إِلَی مُوسَی(علیه السلام) وَ قَالُوا یَفْتَرِعُونَ بَنَاتِنَا وَ أَخَوَاتِنَا فَأَمَرَ اللَّهُ تِلْکَ الْبَنَاتِ کُلَّمَا رَابَهُنَّ مِنْ ذَلِکَ رَیْبٌ صَلَّیْنَ عَلَی مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ(علیهم السلام) فَکَانَ اللَّهُ یَرُدُّ عَنْهُنَّ أُولَئِکَ الرِّجَالَ إِمَّا بِشُغْلٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ زَمَانَهًٍْ أَوْ لُطْفٍ مِنْ أَلْطَافِهِ فَلَمْ یَفْتَرِشْ مِنْهُنَّ امْرَأَهًًْ بَلْ دَفَعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ذَلِکَ عَنْهُنَّ بِصَلَاتِهِنَّ عَلَی مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ(علیهم السلام).
یعنی: [فرعونیان، زنان بنیاسرائیل را نمیکشتند] آنها را زنده گذاشته و به کنیزی میگرفتند. پس بنیاسرائیل نزد موسی(علیه السلام) فریاد شکایت برآورده و گفتند: «فرعونیان با دختران و خواهران ما همبستر میشوند». خداوند به آن دختران فرمان داد تا هنگامیکه گمان کردند ممکن است چنین اتّفاقی برایشان بیفتد، بر محمّد و خاندان پاک او(علیهم السلام) درود فرستند؛ و اینگونه خداوند آن مردان را به کاری یا دردی یا مرضی مزمن و یا لطفی از لطفهای خود مشغول میکرد؛ لذا آنان را از دختران دور مینمود. [به این ترتیب این بلا از آنها دور شده و] هیچ زنی با آنان همبستر نمیشد. خداوند به برکت درودی که زنان بنیاسرائیل بر محمّد و خاندان پاک او(علیهم السلام)] میفرستادند، شرّ آن مردان را از سر ایشان کم میکرد.
📚 محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج۵، ص۳۳۸
📖 … وَ فی ذلِکُمْ… [بقره، ۴۹]
🔻در اینها
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: ثُمَّ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ فِی ذلِکُمْ فِی ذَلِکَ الْإِنْجَاءِ الَّذِی أَنْجَاکُمْ مِنْهُمْ رَبُّکُمْ.
یعنی: خداوند فرمود: وَفِی ذَلِکُم یعنی در این «نجاتدادنی» که پروردگارتان شما را از دست آنان (قبطیان) خلاصی بخشید …
📚 همان، ج۵، ص۳۳۸
📖 … بَلاءٌ … [بقره، ۴۹]
🔻آزمایش
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: بَلاءٌ نِعْمَهًٌْ.
یعنی:[منظور از بَلاءٌ در این آیه] نعمت است.
📚 همان، ج۵، ص۳۳۸
📖 …عَظیمٌ …[بقره، ۴۹]
🔻بزرگ
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ کَبِیرٌ.
یعنی: [منظور از عَظیمٌ در این آیه،] بزرگ است.
📚همان، ج۵، ص۳۳۸
📖 وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ [بقره، ۵۰]
🔻و [یاد کنید] هنگامى که دریا را برایتان شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالى که شما تماشا مىکردید.
⚜امامعسکری (علیه السلام)می فرماید: ذَلِکَ أَنَّ مُوسَی (علیه السلام) لَمَّا انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ: قُلْ لِبَنِیإِسْرَائِیلَ جَدِّدُوا تَوْحِیدِی وَ أَمِرُّوا بِقُلُوبِکُمْ ذِکْرَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) سَیِّدِ عَبِیدِی وَ إِمَائِی وَ أَعِیدُوا عَلَی أَنْفُسِکُمُ الْوَلَایَهًَْ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَخِی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ وَ قُولُوا: اللَّهُمَّ بِجَاهِهِمْ جَوِّزْنَا عَلَی مَتْنِ هَذَا الْمَاءِ فَإِنَّ الْمَاءَ یَتَحَوَّلُ لَکُمْ أَرْضاً فَقَالَ لَهُمْ مُوسَی (علیه السلام) ذَلِکَ فَقَالُوا تُورِدُ عَلَیْنَا مَا نَکْرَهُ وَ هَلْ فَرَرْنَا مِنْ فِرْعَوْنَ إِلَّا مِنْ خَوْفِ الْمَوْتِ وَ أَنْتَ تَقْتَحِمُ بِنَا هَذَا الْمَاءَ الْغَمْرَ بِهَذِهِ الْکَلِمَاتِ وَ مَا یرینا {یُدْرِینَا} مَا یَحْدُثُ مِنْ هَذِهِ عَلَیْنَا فَقَالَ لِمُوسَی کَالِبُ بْنُ یُوحَنَّا وَ هُوَ عَلَی دَابَّهًٍْ لَهُ وَ کَانَ ذَلِکَ الْخَلِیجُ أَرْبَعَهًَْ فَرَاسِخَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ أَمَرَکَ اللَّهُ بِهَذَا أَنْ نَقُولَهُ وَ نَدْخُلَ الْمَاءَ. فَقَالَ: نَعَمْ! فَقَالَ: وَ أَنْتَ تَأْمُرُنِی بِهِ. قَالَ: نَعَمْ! قَالَ: فَوَقَفَ وَ جَدَّدَ عَلَی نَفْسِهِ مِنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ وَ نُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمَا کَمَا أُمِرَ بِهِ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ! بِجَاهِهِمْ جَوِّزْنِی عَلَی مَتْنِ هَذَا الْمَاءِ ثُمَّ أَقْحَمَ فَرَسَهُ فَرَکَسَ عَلَی مَتْنِ الْمَاءِ وَ إِذَا الْمَاءُ تَحْتَهُ کَأَرْضٍ لَیِّنَهًٍْ حَتَّی بَلَغَ آخِرَ الْخَلِیجِ ثُمَّ عَادَ رَاکِضاً ثُمَّ قَالَ لِبَنِیإِسْرَائِیلَ: یَا بَنِیإِسْرَائِیلَ! أَطِیعُوا مُوسَی فَمَا هَذَا الدُّعَاءُ إِلَّا مِفْتَاحُ أَبْوَابِ الْجِنَانِ وَ مَغَالِیقُ أَبْوَابِ النِّیرَانِ وَ مُسْتَنْزَلُ الْأَرْزَاقِ وَ جَالِبٌ عَلَی عَبِیدِ اللَّهِ وَ إِمَائِهِ رِضَا الْمُهَیْمِنِ الْخَلَّاقِ فَأَبَوْا وَ قَالُوا: نَحْنُ لَا نَسِیرُ إِلَّا عَلَی الْأَرْض فَأَوْحَی اللَّهُ إِلی مُوسی أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ لَمَّا فَلَقْتَهُ فَفَعَلَ فَانْفَلَقَ وَ ظَهَرَتِ الْأَرْضُ إِلَی آخِرِ الْخَلِیجِ فَقَالَ مُوسَی (علیه السلام):ادْخُلُوهَا قَالُوا الْأَرْضُ وَحِلَهًٌْ نَخَافُ أَنْ نَرْسُبَ فِیهَا. فَقَالَ اللَّهُ: یَا مُوسَی (علیه السلام)! قُلِ اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) جَفِّفْهَا فَقَالَهَا فَأَرْسَلَ اللَّهُ عَلَیْهَا رِیحَ الصَّبَا فَجَفَّتْ وَ قَالَ مُوسَی (علیه السلام): ادْخُلُوهَا. قَالُوا: یَا نَبِیَّ اللَّهِ نَحْنُ اثْنَتَا عَشْرَهًَْ قَبِیلَهًًْ بَنُو اثْنَیْ عَشَرَ آبَاءٍ وَ إِنْ دَخَلْنَا رَامَ کُلُّ فَرِیقٍ مِنَّا تَقَدُّمَ صَاحِبِهِ فَلَا نَأْمَنُ وُقُوعَ الشَّرِّ بَیْنَنَا فَلَوْ کَانَ لِکُلِّ فَرِیقٍ مِنَّا طَرِیقٌ عَلَی حِدَهًٍْ لَأَمِنَّا مَا نَخَافُهُ فَأَمَرَ اللَّهُ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ یَضْرِبَ الْبَحْرَ بِعَدَدِهِمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهًَْ ضَرْبَهًًْ فِی اثْنَیْ عَشَرَ مَوْضِعاً إِلَی جَانِبِ ذَلِکَ الْمَوْضِعِ وَ یَقُولُ: اللَّهُمَّ! بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ بَیِّنِ الْأَرْضَ لَنَا وَ أَمِطِ الْمَاءَ عَنَّا فَصَارَ فِیهِ تَمَامُ اثْنَی عَشَرَ طَرِیقاً وَ جَفَّ قَرَارُ الْأَرْضِ بِرِیحِ الصَّبَا فَقَالَ: ادْخُلُوهَا قَالُوا. کُلُّ فَرِیقٍ مِنَّا یَدْخُلُ سِکَّهًًْ مِنْ هَذِهِ السِّکَکِ لَا یَدْرِی مَا یَحْدُثُ عَلَی الْآخَرِینَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَاضْرِبْ کُلَّ طَوْدٍ مِنَ الْمَاءِ بَیْنَ هَذِهِ السِّکَکِ فَضَرَبَ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ لَمَّا جَعَلْتَ هَذَا الْمَاءَ طَبَقَاتٍ وَاسِعَهًًْ یَرَی بَعْضُهُمْ بَعْضاً مِنْهَا فَحَدَثَتْ طَبَقَاتٌ وَاسِعَهًٌْ یَرَی بَعْضُهُمْ بَعْضاً مِنْهَا ثُمَّ دَخَلُوهَا.
یعنی: امام عسکری (علیه السلام) می فرماید:[قصّه چنین است که] هنگامیکه موسی(علیه السلام) [در پی گریز از فرعون] به دریا رسید، خداوند عزّوجلّ به او وحی کرد: «به بنیاسرائیل بگو دوباره مرا به یگانگی یادکنید و در قلبهایتان، یاد محمّد (صلی الله علیه وآله) سرور تمامی بندگان زن و مرد مرا بگذرانید و مجدداً در دلهایتان ولایت علی(علیه السلام)، برادر محمّد و ولایت خاندانش(علیهم السلام) را تکرار کرده و بگویید: «خداوندا! به حقّ شکوه ایشان، ما را از روی این آب بگذران» تا اینگونه آب برایتان به خشکی تبدیل شود. [و بتوانید از آن عبور کنید] پس موسی(علیه السلام) این سخن خدا را به بنیاسرائیل گفت. آنان گفتند: «آیا ما را به کاری وامیداری که آن را ناپسند میداریم؟! مگر نه این است که ما بهخاطر ترس از مرگ از دست فرعونیان در گریزیم؟ حال تو میخواهی با گفتن این کلمات ما را به میان این دریای خروشان بفرستی؟ درحالیکه نمیدانیم با انجام این کار، چه بر سر ما خواهد آمد»؟ کالببنیوحنا سوار بر اسب و رو به روی آن خلیج چهار فرسخی به موسی(علیه السلام) گفت: «ای پیامبر خدا! آیا خداوند تو را فرمان داده که ما این کلمات را بر زبان آوریم و به آب داخل شویم»؟ موسی فرمود: «بله»! کالب گفت: «و تو امر میکنی که چنین کنیم»؟ فرمود: «بله»! پس، کالب ایستاد و همانطور که موسی(علیه السلام) فرمان دادهبود، خدا را به یگانگی، محمّد(صلی الله علیه وآله) را به پیامبری و علی(علیه السلام) و پاکان خاندان ایشان را به ولایت، یاد کرد. سپس گفت: «خدایا! به حقّ شکوه ایشان مرا از روی این آب بگذران». و سپس با اسب به آب زد و بر روی آن تاخت. ناگهان آب دریا به زیر پای اسب او چون زمینی نرم شد؛ تا اینکه به آن سوی خلیج رسید و باز اسب را تاخت و برگشت و رو به بنیاسرائیل گفت: «ای بنیاسرائیل! از خداوند و از موسی(علیه السلام) فرمان برید که این دعا، کلید گشودن درهای بهشت و بستن درهای دوزخ، سبب نزول روزی و خشنودی آفریدگار قادر متعال از بندگان زن و مرد خود میشود». امّا آنان سرپیچی کرده و گفتند: «ما فقط روی زمین حرکت میکنیم.» آنگاه خداوند متعال به موسی وحی کرد که عصایت را به دریا (رود نیل) بزن و بگو: خداوندا! به شکوه محمّد و خاندان پاک او (علیهم السلام)، این دریا را بشکاف». چون چنین گفت، دریا شکافتهشد و زمین تا آن سوی خلیج نمایان گشت. موسی(علیه السلام) گفت: «داخل شوید». گفتند: «زمین گلآلود است و میترسیم در آن فرورویم». خداوند عزّوجلّ فرمود: «ای موسی! بگو خداوندا! به حق شکوه محمّدو خاندان پاکش (علیهم السلام) زمین را خشک فرما.» [چون موسی (علیه السلام) چنین گفت] خداوند باد صبا را فرستاد و آن زمین خشک شد. موسی(علیه السلام) گفت: «داخل شوید». گفتند: «ای پیامبر خدا! ما دوازده قبیله از دوازده پدر هستیم؛ اگر از یک راه داخل شویم، هر قبیلهای میخواهد از همراهان خود پیشی گیرد و این گونه، از درگرفتن نزاع بین قبیلهها در امان نخواهیمبود؛ پس اگر برای هر گروه از ما راهی جداگانه باشد، از آنچه که بر آن بیم داریم (نزاع) در امان خواهیم بود». خداوند به موسی (علیه السلام) فرمان داد تا با عصای خود به تعداد قبایل آنها، به دوازده نقطه دریا، دوازده ضربه بزند و بگوید: «خداوندا! به حقّ شکوه محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام)، زمین را به ما بنما و آب را از ما دور گردان». پس، دوازده راه در میان دریا گشودهشد و زمین کف دریا، با وزش باد صبا خشکید. موسی (علیه السلام) گفت: «داخل شوید». گفتند: «اگر هرگروه از ما پا در یکی از این راهها بگذارد، نخواهد دانست چه بر سر دیگران میآید.» خداوند عزّوجلّ فرمود: [با عصای خود] به هر یک از این موجهای بلند [که راههای دوازدهگانه را از هم تفکیک میکند] ضربه بزن [تا باز شود و هرگروه، گروه دیگر را ببیند] موسی (علیه السلام)چنین کرد و گفت: «خداوندا! به حقّ شکوه محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام)، در این دریا راههای فراخی بگشا؛ به گونهای که اینان یکدیگر را ببینند». پس، چنین شد و آنها به دریا داخل شدند».
📚علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۵
📖 وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ [بقره، ۵۰]
🔻و هنگامی که دریا را برایتان شکافتیم
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلْنَا مَاءَ الْبَحْرِ فِرَقاً یَنْقَطِعُ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.
یعنی: آن زمان را به یاد بیاورید که آب دریا را شکافتیم؛ طوریکه برخی از آن، برخی دیگر را جدا نمود.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸ و الإمام العسکری،التفسیر، ص۲۴۵ و البرهان؛ فیه: «اذ فرقنا بکم البحر» بدل «اذ جعلنا ماء البحر»
⚜ رسول خدا(صلی الله علیه و آله)می فرماید:أَنَا الَّذِی جَاوَزْتُ بِمُوسَیبْنِعِمْرَانَ (علیه السلام) الْبَحْرَ بِأَمْرِ رَبِّی.
یعنی: من کسی هستم که با امر پروردگارم موسیبنعمران (علیه السلام) را از دریا گذراندم.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۵
✍ اهل بیت(علیهم السلام) قبل از خلقت جسمانی، خلقت نورانی داشته اند که این روایت ناظر به خلقت نورانی آنهاست.
📖 … فَأَنْجَیْناکُمْ … [بقره، ۵۰]
🔻و شما را نجات دادیم
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: فَأَنْجَیْنَاکُمْ هُنَاکَ.
یعنی: شما (بنیاسرائیل) را در آن میان نجات دادیم.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸ و الإمام العسکری، التفسیر،ص۲۴۵
📖 … وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ… [بقره، ۵۰]
🔻و فرعونیان را غرق ساختیم
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: جَاءَ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ فَدَخَلَ بَعْضُهُمْ فَلَمَّا دَخَلَ آخِرُهُمْ وَ هَمُّوا بِالْخُرُوجِ أَوَّلُهُمْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی الْبَحْرَ فَانْطَبَقَ عَلَیْهِمْ فَغَرِقُوا.
یعنی: [هنگامیکه بنیاسرائیل از آب خارج شدند]، فرعون و قومش سر رسیدند و برخی داخل آب [شکافتهشده] شدند؛ هنگامیکه آخرین نفرات آنها پا در دریا گذاشته و اوّلین آنها خواستند تا از [آن طرف] آب بیرون روند، دریا به امر خداوند متعال آنان را در میان گرفت، و غرق شدند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸ و الإمام العسکری، ص۲۴۵ و البرهان؛ فیه: «هم» بدلٌ «همّوا»
📖… وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ [بقره، ۵۰]
🔻درحالی که شما تماشا میکردید
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ إِلَیْهِمْ وَ هُمْ یَغْرَقُونَ … فَغرِقُوا وَ أَصْحَابُ مُوسَی (علیه السلام) یَنْظُرُونَ إِلَیْهِمْ فَذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ إِلَیْهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِبَنِیإِسْرَائِیلَ فِی عَهْدِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَإِذَا کَانَ اللَّهُ تَعَالَی فَعَلَ هَذَا کُلَّهُ بِأَسْلَافِکُمْ لِکَرَامَهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ دُعَاءِ مُوسَی (علیه السلام) دُعَاءً تَقَرَّبَ بِهِمْ إِلَی اللَّهِ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ أَنَّ عَلَیْکُمُ الْإِیمَانَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ إِذْ قَدْ شَاهَدْتُمُوهُ الْآنَ.
یعنی: شما آنان را در حالیکه غرق میشدند نظاره میکردید … آنان پیش چشم یاران موسی (علیه السلام) غرق شدند. این همان کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ؛ خداوند عزّوجلّ در زمان محمّد (صلی الله علیه وآله) به بنیاسرائیل فرمود: «با وجود اینکه خداوند متعال بهخاطر بزرگواری محمّد (صلی الله علیه و آله) دعای موسی (علیه السلام) و توسّل او به خاندان محمّد (علیهم السلام) برای نزدیکی به خداوند از این طریق، چنین نعمتی را بر پیشینیان شما تمام نمود، آیا اکنون که شما محمّد و خاندان او (علیهم السلام) را میبینید، در نمییابید که باید به او ایمان آورید»؟
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۳۸ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۵
📖 وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ [بقره، ۵۱]
🔻و [به یادآورید] هنگامى را که با موسى چهل شب وعده گذاردیم؛ [و او، براى گرفتن فرمانهاى الهى، به میعادگاه آمد]؛ سپس شما گوساله را بعد از او [براى پرستش] انتخاب نمودید؛ در حالى که ستمکار بودید.
📖 وَ إِذْ
🔻هنگامی که
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: کَانَ مُوسَی (علیه السلام) یَقُولُ لِبَنِیإِسْرَائِیلَ إِذَا فَرَّجَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَ أَهْلَکَ أَعْدَاءَکُمْ آتِیکُمْ بِکِتَابٍ مِنْ عِنْدِ رَبِّکُمْ یَشْتَمِلُ عَلَی أَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِیهِ وَ مَوَاعِظِهِ وَ عِبَرِهِ وَ أَمْثَالِهِ فَلَمَّا فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَأْتِیَ لِلْمِیعَادِ وَ یَصُومَ ثَلَاثِینَ یَوْماً عِنْدَ أَصْلِ الْجَبَل.
یعنی: موسی (علیه السلام) به بنیاسرائیل میفرمود: «وقتی خداوند فرج شما را رسانده و دشمنان شما را هلاک کند، کتابی از جانب پروردگارتان به نزدتان نازل میشود که مشتمل بر اوامر، نواهی، مواعظ و عبرتها میباشد …».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۰ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
📖 …واعَدْنا مُوسى…
🔻با موسی وعده گذاردیم
⚜ امام عسکری (علیه السلام) می فرماید: أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَأْتِیَ لِلْمِیعَادِ.
یعنی: خداوند عزّوجلّ به موسی (علیه السلام) فرمان داد که در میعاد او حاضر شود.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۰ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
📖 … أَرْبَعینَ لَیْلَهً … [بقره، ۵۱]
🔻[به مدّت] چهل شب
⚜ از امامعسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ … یَصُومَ ثَلَاثِینَ یَوْماً عِنْدَ أَصْلِ الْجَبَلِ فَظَنَّ مُوسَی (علیه السلام) أَنَّهُ بَعْدَ ذَلِکَ یُعْطِیهِ الْکِتَابَ فَصَامَ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا کَانَ آخِرُ الْیَوْمِ اسْتَاکَ قَبْلَ الْفِطْرِ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ یَا مُوسَی (علیه السلام) أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ خَلُوفَ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ صُمْ عَشْراً آخَرَ وَ لَا تَسْتَکْ عِنْدَ الْإِفْطَارِ فَفَعَلَ ذَلِکَ مُوسَی (علیه السلام) وَ کَانَ وَعَدَهُ اللَّهُ أَنْ یُعْطِیَهُ الْکِتَابَ بَعْدَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ.
یعنی: خداوند عزّوجلّ به موسی (علیه السلام) فرمان داد … در پایهی کوه سیروز، روزه بگیرد. موسی(علیه السلام) گمانکرد بعد از این سیروز کتاب الهی بر او نازل میشود. پس سیروز روزه گرفت؛ در آخرین روز و قبل از افطار، مشغول مسواکزدن دندان خود شد که در این هنگام خداوند به او وحی کرد «ای موسی! آیا تو میدانی که بوی بد دهان روزهدار (در اثر روزه) نزد من از بوی خوش مسواک، خوشبوتر است؟ پس ده روز دیگر نیز روزه بگیر و هنگام افطار مسواک مزن». موسی (علیه السلام) نیز چنین کرد. خداوند هم به او وعده داد که کتاب تورات را بعد از چهل شب بر او نازل کند و چنین نیز شد.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۰ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
⚜ از امام باقر (علیه السلام)نقل است که فرمود:کَانَ فِی الْعِلْمِ وَ التَّقْدِیرِ ثَلَاثِینَ لَیْلَهًًْ ثُمَّ بَدَا لِلَّهِ فَزَادَ عَشْراً فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ لِلْأَوَّلِ وَ الْآخِرِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً.
یعنی: [میزان به طول انجامیدن میقات موسی(علیه السلام) با پروردگارش] در علم و تقدیر الهی، سیشب رقم خورده بود؛ سپس خداوند صواب دید حکم خود را تغییر دهد و ده شب بر آن بیفزاید. پس دورهی ملاقات، از اول تا آخر، چهل شب شد.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۲۶ و العیاشی، التفسیر، ج۱، ص۴۴
⚜ فضیل بن یسار می گوید از امام باقر (علیه السلام) در مورد ظهور پرسیدم: لِهَذَا الْأَمْرِ وَقْتٌ؟ فَقَالَ: کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ! إِنَّ مُوسَی(علیه السلام) لَمَّا خَرَجَ وَافِداً إِلَی رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَی الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ: قَدْ أَخْلَفَنَا مُوسَی(علیه السلام) فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا فَإِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَی مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ وَ إِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَی خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَیْن.
یعنی: «آیا این امر (امر ظهور قائم) (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقت معیّنی دارد»؟ فرمود: «کسانی که [برای این امر] وقت معیّن میکنند دروغ میگویند؛ و این کلام را سه بار تکرار فرمود». پس فرمود: «هنگامیکه موسی(علیه السلام) به دعوت پروردگار خود بیرون شد، به قومش سیروز وعده داد[که پس از آن سیروز برایشان کتاب الهی نازلشده بیاورد] و هنگامی که خداوند دهروز بر آن سیروز افزود، قوم او گفتند: «موسی با ما خلف وعده کرد». سپس کردند آنچه کردند. (منظور کارهایی است که بنیاسرائیل پس از تأخیر موسی (علیه السلام) مرتکب شدند و در تاریخ و روایات دربارهی آنها سخن گفته شده است. مثلاً دست از پرستش خدا برداشته و گوسالهی سامری را پرستیدند). پس هرگاه ما حدیثی را برای شما بازگو کردیم و طبق آنچه برای شما گفتهایم پیش آمد، شما بگوئید «خداوند راست فرموده است»! و هرگاه حدیثی را برای شما بازگو کردیم امّا خلاف آنچه گفتهایم پیش آمد، باز شما بگوئید «خداوند راست فرموده است»! که در این صورت دوبار پاداش داده خواهیدشد».
📚 شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۹
✍ به نظر می رسد قسمت پایانی روایت ناظر به مساله ی بدا باشد و آن زمانی است تقدیر خداوند تغییر می کند که از این علم غیر از خدا، کسی آگاهی ندارد؛ در این صورت در پذیرش بدا پاداشی مضاعف است.
📖 … ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ … [بقره، ۵۱]
🔻سپس شما گوساله را بعد از او [برای پرستش] انتخاب نمودید
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: فَجَاءَ السَّامِرِیُّ فَشَبَّهَ عَلَی مُسْتَضْعَفِی بَنِیإِسْرَائِیلَ فَقَالَ: وَعَدَکُمْ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ یَرْجِعَ إِلَیْکُمْ بَعْدَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ وَ هَذِهِ عِشْرُونَ لَیْلَهًًْ وَ عِشْرُونَ یَوْماً تَمَّتْ أَرْبَعُونَ أَخْطَأَ مُوسَی (علیه السلام) رَبَّهُ وَ قَدْ أَتَاکُمْ رَبُّکُمْ أَرَادَ أَنْ یُرِیَکُمْ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَی أَنْ یَدْعُوَکُمْ إِلَی نَفْسِهِ بِنَفْسِهِ وَ أَنَّهُ لَمْ یَبْعَثْ مُوسَی (علیه السلام) لِحَاجَهًٍْ مِنْهُ إِلَیْهِ فَأَظْهَرَ لَهُمُ الْعِجْلَ الَّذِی کَانَ عَمِلَهُ فَقَالُوا: کَیْفَ یَکُونُ الْعِجْلُ إِلَهَنَا؟ قَالَ: إِنَّمَا هَذَا الْعِجْلُ یُکَلِّمُکُمْ مِنْهُ رَبُّکُمْ کَمَا کَلَّمَ مُوسَی (علیه السلام) مِنَ الشَّجَرَهًِْ فَلَمَّا سَمِعُوا مِنْهُ کَلَاماً. قَالُوا لَهُ: إِنَّهُ فِی الْعِجْلِ کَمَا فِی الشَّجَرَهًِْ فَضَلُّوا بِذَلِکَ وَ أَضَلُّوا فَلَمَّا رَجَعَ مُوسَی (علیه السلام) إِلَی قَوْمِهِ. قَالَ: یَا أَیُّهَا الْعِجْلُ! أَ کَانَ فِیکَ رَبُّنَا کَمَا یَزْعُمُ هَؤُلَاءِ فَنَطَقَ الْعِجْلُ وَ قَالَ: عَزَّ رَبُّنَا مِنْ أَنْ یَکُونَ الْعِجْلُ حَاوِیاً لَهُ أَوْ شَیْءٌ مِنَ الشَّجَرَهًِْ وَ الْأَمْکِنَهًِْ عَلَیْهِ مُشْتَمِلًا لَا وَ اللَّهِ یَا مُوسَی (علیه السلام) وَ لَکِنَّ السَّامِرِیَّ نَصَبَ عِجْلًا مُؤَخَّرُهُ إِلَی حَائِطٍ وَ حَفَرَ فِی الْجَانِبِ الْآخَرِ فِی الْأَرْضِ وَ أَجْلَسَ فِیهِ بَعْضَ مَرَدَتِهِ فَهُوَ الَّذِی وَضَعَ فَاهُ عَلَی دُبُرِهِ وَ تَکَلَّمَ مَا تَکَلَّمَ لَمَّا قَالَ: هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسی یَا مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ (علیه السلام) مَا خَذَلَ هَؤُلَاءِ بِعِبَادَتِی وَ اتِّخَاذِی إِلَهاً إِلَّا لِتَهَاوُنِهِمْ بِالصَّلَاهًِْ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ وَ جُحُودِهِمْ بِمُوَالَاتِهِمْ وَ بِنُبُوَّهًِْ النَّبِیِّ وَ وَصِیَّهًِْ الْوَصِیِّ حَتَّی أَدَّاهُمْ إِلَی أَنِ اتَّخَذُونِی إِلَهاً قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَإِذَا کَانَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّمَا خَذَلَ عَبَدَهًَْ الْعِجْلِ لِتَهَاوُنِهِمْ بِالصَّلَاهًِْ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ وَصِیِّهِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَمَا تَخَافُونَ مِنَ الْخِذْلَانِ الْأَکْبَرِ فِی مُعَانَدَتِکُمْ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ قَدْ شَاهَدْتُمُوهُمَا وَ تَبَیَّنْتُمْ آیَاتِهِمَا وَ دَلَائِلَهُمَا.
🔻
یعنی: سامری به نزد نادانان و مستضعفین بنیاسرائیل رفت و به آنها گفت: «موسی (علیه السلام) به شما وعده داده که بعد از چهلروز باز گردد؛ بیستشب و بیستروز گذشته و چهلروز تمام شده و موسی (علیه السلام) باز نگشته است. حتماً موسی (علیه السلام) از امر پروردگار نافرمانی کرده و پروردگارتان اراده کرده تا به شما نشاندهد که میتواند خودش به تنهایی و بدون واسطهی او شما را دعوت کند و احتیاجی به فرستادن موسی(علیه السلام) ندارد». در آن وقت گوسالهای را که خودش ساختهبود به آنها نشان داد. آنها گفتند: «چگونه این گوساله میتواند معبود ما باشد»؟ سامری گفت: «پروردگارتان بهواسطهی این گوساله با شما سخن میگوید؛ همانطور که با موسی از ورای درخت سخن میگفت». آنها با شنیدن صدای گوساله [که بر اثر وزش باد در آن ایجاد میشد] گفتند: «پروردگار ما در گوساله است؛ همانطور که در درخت بود و به این ترتیب هم خود گمراه شدند و هم دیگران را گمراه کردند». زمانی که موسی (علیه السلام) به سوی قومش بازگشت متوجّه گوساله شد و در حضور مردم به آن خطاب کرد: «ای گوساله! آیا همانطور که این مردم گمان کردهاند، پروردگار ما در تو حلول کرده»؟ گوساله پاسخ داد: «ای موسی(علیه السلام)! به خدا قسم! پروردگار ما از اینکه گوساله یا چیزی مثل درخت یا هر مکان دیگری او را در بر بگیرد و بر او مشتمل شود، منزّه است». امّا سامری گوساله را در کنار دیوار قرارداد و از جانب دیگر از زیر زمین بعضی از پیروان مرتدّ خود را مخفی کرد و آنها دهانشان را بر سوراخ پشت گوساله گذاشته و خود به جای او چنین سخن گفتند «این معبود شما و معبود موسی(علیه السلام) است»! امّا گوساله به سخن آمد و گفت: «ای موسی (علیه السلام)! این بندگان خدا بدبخت و مبتلا نشدند مگر به جهت اینکه در درود فرستادن بر محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) سستی کردند و در دوستی او و وصیّ او انکار ورزیدند تا اینکه کارشان به جایی کشیده شد که مرا به خدایی برگزیدند».
امام (علیه السلام) در این هنگام فرمود: «حال که خداوند بهواسطهی سستی در صلوات بر پیامبر اسلام و اهل بیت پاکش (علیهم السلام) آنها را به گوسالهپرستی مبتلا نمود، چگونه شما از بدبختی بزرگتر و دشمنی با محمّد و علی (علیه السلام) نمیترسید؛ درحالیکه آیات و دلائل آشکار حقانیّت آنها را مشاهده کردهاید»؟!
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۰و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
📖 ثُمَّ عَفَونا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [بقره، ۵۲]
🔻سپس شما را بعد از آن [گناه بزرگ] بخشیدیم؛ شاید شکرگزارى کنید.
⚜ از امامعسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَیْ عَفَوْنَا عَنْ أَوَائِلِکُمْ عِبَادَتَهُمُ الْعِجْلَ لَعَلَّکُمْ یَا أَیُّهَا الْکَائِنُونَ فِی عَصْرِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مِنْ بَنِیإِسْرَائِیلَ تَشْکُرُونَ تِلْکَ النِّعْمَهًَْ عَلَی أَسْلَافِکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) وَ إِنَّمَا عَفَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُمْ لِأَنَّهُمْ دَعَوُا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ وَ جَدَّدُوا عَلَی أَنْفُسِهِمُ الْوَلَایَهًَْ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ آلِهِمَا الطَّاهِرِینَ فَعِنْدَ ذَلِکَ رَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ عَفَا عَنْهُم.
یعنی: خداوند [در این آیه] میفرماید: «ما از گوسالهپرستی اجداد شما درگذشتیم، تا شاید شما ای قوم بنیاسرائیل که در عصر محمّد(صلی الله علیه و آله)به سر میبرید شکرگزار نعمتی باشید که به پیشینیان شما و پس از آنها به شما دادهایم». سپس امام(علیه السلام) فرمود: «خداوند عزّوجلّ از آن رو از [خطای] ایشان درگذشت که آنان خداوند را به نام محمّد و خاندان پاک او (علیهم السلام) خواندند و به این ترتیب ولایت محمّد و علی و خاندان پاک ایشان (علیهم السلام) را نزد خود تازه کردند؛ در این هنگام بود که خداوند متعال بر آنان رحم آورد و ایشان را عفو کرد».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
⚜ هم چنین از همان حضرت نقل است:
لَعَلَّکُمْ یَا أَیُّهَا الْکَائِنُونَ فِی عَصْرِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مِنْ بَنِیإِسْرَائِیلَ.
یعنی: شما ای قوم بنیاسرائیل که در عصر محمّد (صلی الله علیه وآله) به سر میبرید.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
⚜ و باز می فرماید: تَشْکُرُونَ تِلْکَ النِّعْمَهًَْ عَلَی أَسْلَافِکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بَعْدَهُمْ.
یعنی: شاید شما به خاطر این نعمت مغفرت که نصیب نیاکان شما و خود شما شده، شکرگزاری کنید.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۴۷
📖 وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ [بقره، ۵۳]
🔻و [نیز به یادآورید] هنگامى را که به موسى، کتاب و وسیلهی تشخیص [حق از باطل] دادیم؛ شاید هدایت شوید.
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: وَ اذْکُرُوا إِذَا آتَیْنَا مُوسَی الْکِتَابَ … وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمَّا أَکْرَمَهُمُ اللَّهُ بِالْکِتَابِ وَ الْإِیمَانِ بِهِ وَ الِانْقِیَادِ لَهُ أَوْحَی اللَّهُ بَعْدَ ذَلِکَ إِلَی مُوسَی(علیه السلام) یَا مُوسَی(علیه السلام) هَذَا الْکِتَابُ قَدْ أَقَرُّوا بِهِ وَ قَدْ بَقِیَ الْفُرْقَانُ فَرَّقَ مَا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْکَافِرِینَ وَ الْمُحِقِّینَ وَ الْمُبْطِلِینَ فَجَدَّدَ عَلَیْهِمُ الْعَهْدَ بِهِ فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی قَسَماً حَقّاً لَا أَتَقَبَّلُ مِنْ أَحَدٍ إِیمَاناً وَ لَا عَمَلًا إِلَّا مَعَ الْإِیمَانِ بِهِ قَالَ مُوسَی(علیه السلام) مَا هُوَ یَا رَبِّ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَا مُوسَی(علیه السلام) تَأْخُذُ عَلَی بَنِیإِسْرَائِیلَ أَنَّ مُحَمَّداً(صلی الله علیه و آله) خَیْرُ الْبَشَرِ وَ سَیِّدُ الْمُرْسَلِینَ وَ أَنَّ أَخَاهُ وَ وَصِیَّهُ عَلِیّاً(علیه السلام) خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ أَنَّ أَوْلِیَاءَهُ الَّذِینَ یُقِیمُهُمْ سَادَهًُْ الْخَلْقِ وَ أَنَّ شِیعَتَهُ الْمُنْقَادِینَ لَهُ الْمُسَلِّمِینَ لَهُ أَوَامِرَهُ وَ نَوَاهِیَهُ وَ لِخُلَفَائِهِ نُجُومِ الْفِرْدَوْسِ الْأَعْلَی وَ مُلُوکِ جَنَّاتِ عَدْنٍ.
یعنی:[خداوند فرمود:] به یاد آورید زمانی را که به موسی، تورات را عطا کردیم … هنگامیکه خداوند بنیاسرائیل را بهواسطهی دریافت کتاب تورات و ایمانآوردن به آن و اطاعت از دستورات آن کرامت بخشید؛ سپس به موسی(علیه السلام) وحی فرستاد که «ای موسی! این کتابی که به آن اقرار کردهاید همان کتابی است که وعده دادم امّا هنوز [از وعدههایی که دادم] فرقان باقی مانده است که همان است که بین مؤمن و کافر و افراد برحق و باطل تمایز ایجاد میکند؛ برو و مجدداً از بنیاسرائیل در مورد آن، عهد و پیمان بگیر که من بر خودم فرض کردهام و قسم خوردهام که عمل و ایمان کسی را که به آن ایمان نیاورده نپذیرم». موسی(علیه السلام) فرمود: «پروردگار من! آن چیست»؟ خداوند عزّوجلّ فرمود: «ای موسی! از بنیاسرائیل عهد بگیر [که اقرارکنند] محمّد (صلی الله علیه وآله) بهترین بشر و سرور رسولان است و برادر و جانشینش، علی(علیه السلام) بهترین جانشینان است و اولیائی که پس از خود میگمارد، سرور خلائقاند و پیروانی از آنان که فرمان آنان را اطاعت کنند و در برابر اوامر و نواهی آنان و جانشینان آنان، فرمانبردار باشند، ستارگان بهشت برین و صاحبان باغهای جاویدان فردوس هستند».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر،ص۲۵۲
⚜هم چنین از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: الکِتَابَ وَ هُوَ التَّوْرَاهًُْ الَّذِی أَخَذَ عَلَی بَنِیإِسْرَائِیلَ الْإِیمَانَ بِهِ وَ الِانْقِیَادَ لِمَا یُوجِبُهُ.
یعنی: کتاب، همان تورات است که از بنیاسرائیل دربارهی آن عهد گرفتهشد که به آن ایمان آورده و مطیع دستورات او باشند.
📚علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۲
📖 … الْفُرْقانَ… [بقره، ۵۳]
🔻وسیلهی تشخیص [حق از باطل]
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: وَ الْفُرْقَانَ آتَیْنَاهُ أَیْضاً فَرَّقَ مَا بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ فَرَّقَ مَا بَیْنَ الْمُحِقِّینَ وَ الْمُبْطِلِینَ … قَالَ فَأَخَذَ مُوسَی (علیه السلام) عَلَیْهِمْ ذَلِکَ فَمِنهُمْ مَنِ اعْتَقَدَهُ حَقّاً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَعْطَاهُ بِلِسَانِهِ دُونَ قَلْبِهِ وَ کَانَ الْمُعْتَقَدُ مِنْهُمْ حَقّاً یَلُوحُ عَلَی جَبِینِهِ نُورٌ مُبِینٌ وَ مَنْ أَعْطَی بِلِسَانِهِ دُونَ قَلْبِهِ لَیْسَ لَهُ ذَلِکَ النُّورُ فَذَلِکَ الْفُرْقَانُ الَّذِی أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُوسَی (علیه السلام) وَ هُوَ فَرَّقَ مَا بَیْنَ الْمُحِقِّینَ وَ الْمُبْطِلِینَ.
یعنی: فرقان را نیز به موسی(علیه السلام) عطاکردیم که حق را از باطل و افراد برحق را از افراد باطل تمیز میداد … موسی(علیه السلام) نیز از بنیاسرائیل در مورد آن عهد و پیمان گرفت؛ ولی فقط بعضی از آنان بودند که حقیقتاً به آن ایمان آوردند و باقی ایشان فقط با زبان، به آن اظهار اعتقاد کردند. آنان که حقیقتاً ایمان آوردهبودند بر پیشانیشان، صفحهای از نور آشکار، نمایان شد و آنان که فقط به زبان اظهار اعتقاد کردند، فاقد آن نور بودند و این همان فرقانی است که خداوند عزّوجلّ به موسی(علیه السلام) عطا کرد و آن بود که بین افراد برحق و افراد باطل تمایز ایجاد میکرد.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۲
📖 … لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ [بقره، ۵۳]
🔻شاید هدایت شوید
⚜از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَیْ لَعَلَّکُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی بِهِ یُشَرَّفُ الْعَبْدُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هُوَ اعْتِقَادُ الْوَلَایَهًِْ کَمَا شُرِّفَ بِهِ أَسْلَافُکُم.
یعنی: شاید بفهمید[ای یهودیان عصر پیامبر] که آنچه موجب شرافتیافتن بنده نزد خداوند عزّوجلّ میشود، اعتقاد به امر ولایت است؛ همانطور که پیشینیان شما به این خاطر بود که شرافت یافتند.
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر،ص۲۵۲
📖 وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ [بقره، ۵۴]
🔻و زمانى را که موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم کردید؛ توبه کنید؛ و به سوى آفرینندهی خود بازگردید؛ و خود را (یکدیگر را) به قتل برسانید؛ این کار، براى شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است». سپس خداوند توبهی شما را پذیرفت؛ زیرا اوست توبهپذیر مهربان.
⚜ امام عسکری (علیه السلام)می فرماید: وَ اذْکُرُوا یَا بَنِیإِسْرَائِیلَ … وَ ذَلِکَ أَنَّ مُوسَی (علیه السلام) لَمَّا أَبْطَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی یَدَیْهِ أَمْرَ الْعِجْلِ فَأَنْطَقَهُ بِالْخَبَرِ عَنْ تَمْوِیهِ السَّامِرِیِّ وَ أَمَرَ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ یَقْتُلَ مَنْ لَمْ یَعْبُدْهُ مَنْ عَبَدَهُ تَبَرَّأَ أَکْثَرُهُمْ وَ قَالُوا: لَمْ نَعْبُدْهُ. فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی (علیه السلام): أَبْرِدْ هَذَا الْعِجْلَ بِالْحَدِیدِ بَرْداً ثُمَّ ذَرِّهِ فِی الْبَحْرِ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ مَاءً اسْوَدَّ شَفَتَاهُ وَ أَنْفُهُ وَ بَانَ ذَنْبُهُ فَفَعَلَ فَبَانَ الْعَابِدُونَ فَأَمَرَ اللَّهُ الِاثْنَیْ عَشَرَ أَلْفاً أَنْ یَخْرُجُوا عَلَی الْبَاقِینَ شَاهِرِینَ السُّیُوفَ یَقْتُلُونَهُمْ وَ نَادَی مُنَادٍ أَلَا لَعَنَ اللَّهُ أَحَداً اتَّقَاهُمْ بِیَدٍ أَوْ رِجْلٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَأَمَّلَ الْمَقْتُولَ لَعَلَّهُ یَنْسُبُهُ حَمِیماً قَرِیباً فَیَتَعَدَّاهُ إِلَی الْأَجْنَبِیِّ فَاسْتَسْلَمَ الْمَقْتُولُونَ فَقَالَ الْقَاتِلُونَ نَحْنُ أَعْظَمُ مُصِیبَهًًْ مِنْهُمْ نَقْتُلُ بِأَیْدِینَا آبَاءَنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ نَحْنُ لَمْ نَعْبُدْ فَقَدْ سَاوَی بَیْنَنَا و بَیْنَهُمْ فِی الْمُصِیبَهًِْ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی (علیه السلام): أَنِّی إِنَّمَا امْتَحَنْتُهُمْ بِذَلِکَ لِأَنَّهُمْ مَا اعْتَزَلُوهُمْ لَمَّا عَبَدُوا الْعِجْلَ وَ لَمْ یَهْجُرُوهُمْ وَ لَمْ یُعَادُوهُمْ عَلَی ذَلِکَ قُلْ لَهُمْ مَنْ دَعَا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) أَنْ یُسَهِّلَ عَلَیْهِمْ قَتْلَ الْمُسْتَحِقِّینَ لِلْقَتْلِ بِذُنُوبِهِمْ نَفْعَلُ فَقَالُوهَا فَسَهَّلَ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یَجِدُوا لِقَتْلِهِمْ لَهُمْ أَلَماً فَلَمَّا اسْتَمَرَّ الْقَتْلُ فِیهِمْ وَ هُمْ سِتُّمِائَهًِْ أَلْفٍ إِلَّا اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفاً الَّذِینَ لَمْ یَعْبُدُوا الْعِجْلَ وَفَّقَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ. فَقَالَ لِبَعْضِهِمْ: وَ الْقَتْلُ لَمْ یُفْضِ بَعْدُ إِلَیْهِمْ. فَقَالَ: أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ قَدْ جَعَلَ التَّوَسُّلَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ أَمْراً لَا یَخِیبُ مَعَهُ طَلِبَهًٌْ وَ لَا یُرَدُّ بِهِ مَسْأَلَهًٌْ وَ هَکَذَا تَوَسَّلَتْ بِهِمُ الْأَنْبِیَاءُ وَ الرُّسُلُ فَمَا لَنَا لَا نَتَوَسَّلُ بِهِمْ. قَالَ: فَاجْتَمَعُوا وَ ضَجُّوا یَا رَبَّنَا بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) الْأَکْرَمِ وَ بِجَاهِ عَلِیٍّ (علیه السلام) الْأَفْضَلِ الْأَعْظَمِ وَ بِجَاهِ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) ذِیالْفَضْلِ وَ الْعِصْمَهًِْ وَ بِجَاهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیها السلام) سِبْطَیْ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِالْجِنَانِ أَجْمَعِینَ وَ بِجَاهِ الذُّرِّیَّهًِْ الطَّیِّبَهًِْ الطَّاهِرَهًِْ مِنْ آلِ طَهَ وَ یس لَمَّا غَفَرْتَ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ غَفَرْتَ لَنَا هَفْوَتَنَا وَ أَزَلْتَ هَذَا الْقَتْلَ عَنَّا فَذَلِکَ حِینَ نُودِیَ مُوسَی (علیه السلام) مِنَ السَّمَاءِ أَنْ کُفَّ الْقَتْلَ فَقَدْ سَأَلَنِی بَعْضُهُمْ مَسْأَلَهًًْ وَ أَقْسَمَ عَلَیَّ قَسَماً لَوْ أَقْسَمَ بِهِ هَؤُلَاءِ الْعَابِدُونَ لِلْعِجْلِ وَ سَأَلَنِی بَعْضُهُمْ الْعِصْمَهًَْ حَتَّی لَا یَعْبُدُوهُ لَوَفَّقْتُهُمْ وَ عَصَمْتُهُمْ وَ لَوْ أَقْسَمَ عَلَیَّ بِهَا إِبْلِیسُ لَهَدَیْتُهُ وَ لَوْ أَقْسَمَ عَلَیَّ بِهَا نُمْرُودُ أَوْ فِرْعَوْنُ لَنَجَّیْتُهُمْ فَرَفَعَ عَنْهُمُ الْقَتْلَ فَجَعَلُوا یَقُولُونَ یَا حَسْرَتَنَا أَیْنَ کُنَّا عَنْ هَذَا الدُّعَاءِ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) حَتَّی کَانَ اللَّهُ یَقِینَا شَرَّ الْفِتْنَهًِْ وَ یَعْصِمُنَا بِأَفْضَلِ الْعِصْمَهًِْ.
🔻
یعنی: ای قوم بنیاسرائیل! به یادآورید … و این قصّه چنان بود که چون خداوند توسّط موسی(علیه السلام) ناحقبودن ماجرای گوساله را آشکار نمود و گوساله را به سخن درآورد تا از حیلهی سامری خبر دهد، به موسی(علیه السلام) امر فرمود «کسانی که گوساله را نپرستیدهاند، کسانی را که آن را پرستیدهاند، به قتل برسانند». بسیاری از آنان ادّعای بیگناهی کرده و گفتند: «ما آن را نپرستیدهایم». خداوند عزّوجلّ به موسی(علیه السلام) فرمود: «این گوساله را با سوهانی آهنین ریزریز کن و به دریا بریز». هرکس از آب آن بنوشد [و گوساله را پرستیدهباشد]، لبها و بینی او سیاه و گناهش آشکار میشود. موسی(علیه السلام) چنین کرد و اینگونه آنان که گوساله را پرستیدهبودند، مشخّص شدند. خداوند متعال به دوازدههزار نفر که بیگناه بودند فرمان داد تا شمشیر برکشند و بر دیگران هجوم برند و آنان را بکُشند. در این هنگام منادی خداوند نیز ندا سر داد: «لعنت خداوند بر آن کسی است که دست و پایی تکان دهد تا مانع از کشتهشدن به دست ایشان شود و از آن سو نیز لعنت خداوند بر آن کسی است که به مقتول بنگرد تا اگر دوست یا خویشاوند وی بود او را واگذارد و از او بهسوی فرد دیگری که آشنای او نیست درگذرد»! پس گناهکاران تسلیم شدند و بیگناهان گفتند:«این مصیبت بر ما دشوارتر است تا بر اینان! چرا که باید به دست خود پدران، فرزندان، برادران و خویشان خود را بکشیم و اینگونه ما که گوساله را نپرستیدهایم و اینان که پرستیدهاند به مصیبتی یکسان دچار میشویم». خداوند متعال به موسی(علیه السلام) وحی کرد: «ای موسی (علیه السلام)! من این بیگناهان را به چنین بلایی دچار ساختم؛ چون از کسانی که گوساله را پرستیدند دوری نجسته و آنها را ترک نگفتند و در این کار با آنان دشمنی نکردند. پس به آن بیگناهان بگو هرکس خدا را به حقّ محمّد و خاندان پاک او (علیهم السلام) بخواند، کشتن کسی که بهخاطر آن گناه مستحقّ مرگ شده بر او آسان میشود». آنان چنین دعا کردند و خداوند نیز آن کار را برایشان آسان نمود و از کشتن گناهکاران، هیچ دردی احساس نکردند. کشتار در میان آنان بالا گرفت؛ حال آنکه به جز دوازدههزار نفری که گوساله را نپرستیدهبودند، ششهزار تن دیگر نیز در آن جمع حضور داشتند. در آن هنگام برخی از کسانی که هنوز کشته نشدهبودند از توفیق الهی بهرهمند شده و به یکدیگر گفتند: «آیا چنین است که خداوند توسّل به محمّد و خاندان پاکش(علیهم السلام) را امری میشمرد که با آن هیچ امیدی ناامید نمیشود و هیچ درخواستی بیپاسخ نمیماند؟ افزون بر این، پیامبران نیز به آنها چنگ زدهاند پس چرا ما به ایشان توسّل نجوییم»؟سپس همگی جمع شده و فریاد برآوردند: «پروردگارا! به حقّ شکوه محمّد(صلی الله علیه وآله)که گرامیترین آفریدگان است و به حقّ شکوه علی(علیه السلام) که برترین و والاترین آنهاست و به حقّ شکوه فاطمه (سلام الله علیها)، آن زن بافضیلت و عصمت و به حقّ شکوه حسن و حسین (علیها السلام) نوادگان سرور پیغمبران(علیهم السلام) و سرور تمامی جوانان اهل بهشت و به حقّ شکوه خاندان پاک و پاکدامن آلطه و یاسین تو را قسم میدهیم گناهان ما را بیامرز و از کیفر ما درگذر و این کشتار را از ما دور گردان»! در آن هنگام از آسمان به موسی(علیه السلام) ندا رسید: «این کشتار را به پایان رسان؛ چون برخی از آنها از من چنین خواستند و مرا قسمی دادند که اگر آن گوسالهپرستان مرا چنین قسمی داده و از من خواستهبودند تا آنها را از گناه به دور دارم، حتماً چنین میکردم تا آن گوساله را نپرستند؛ حتّی اگر شیطان مرا این چنین قسم میداد، حتماً هدایتش میکردم و اگر نمرود و فرعون مرا چنان قسمی میدادند، حتماً آنها را نجات میدادم». سپس خداوند کشتار را از میان بنیاسرائیل برچید. آنها گفتند: «افسوس که پیشتر به محمّد و خاندان پاکش(علیهم السلام) توسّل نجستیم تا خداوند ما را از شرّ این فتنه دور کند و ما را از گناه به دور دارد».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۴؛ فیه: «ابقاهم» بدلٌ «اتقاهم» و «فیفوقاه»بدلٌ «فیقعداه»
📖 … قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ… [بقره، ۵۴]
🔻موسی به قوم خود گفت
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: لِقَوْمِهِ عَبَدَهًِْ الْعِجْلِ.
یعنی: افرادی از قومش که گوساله را پرستیدند.
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۴
📖 … إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ… [بقره، ۵۴]
🔻شما به خود ستم کردید
⚜هم چنین فرمود: أَضْرَرْتُمْ بِهَا.
یعنی: خودتان بودید که [به خاطر گوسالهپرستی] به خودتان ضرر زدید.
📚 همان
📖 … بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ … [بقره، ۵۴]
🔻با انتخاب گوساله
⚜ هم چنین فرمود: الهاً.
یعنی: شما گوساله را به خدایی گرفتید.
📚 همان
⚜از امام رضا (علیه السلام)نقل است که فرمود: إِنَّ الَّذِینَ أَمَرُوا قَوْمَ مُوسَی(علیه السلام) بِعِبَادَهًِْ الْعِجْلِ کَانُوا خَمْسَهًَْ أَنْفُسٍ وَ کَانُوا أَهْلَ بَیْتٍ یَأْکُلُونَ عَلَی خِوَانٍ وَاحِدٍ وَ هُمْ أذینویهًْ وَ أَخُوهُ مبذویهًْ وَ ابْنُ أَخِیهِ وَ ابْنَتُهُ وَ امْرَأَتُهُ هُمُ الَّذِینَ أَمَرُوا بِعِبَادَهًِْ الْعِجْل.
یعنی: از میان قوم موسی(علیه السلام) پنج نفر که اهل یک خانه بوده و بر سر یک سفره غذا میخوردند، مردم را به پرستش گوساله فرمان دادند؛ آن پنج نفر، «اذینونه»، برادرش «میذونه» و نیز پسر برادر، دختر و همسر او بودند، که مردم را به گوسالهپرستی امر کردند.
📚شیخ صدوق، عیون أخبار الرّضاعلیه السلام، ج۲، ص۸۳
📖 … بارِئِکُمْ … [بقره، ۵۴]
🔻آفرینندهیتان
⚜ هم چنین نقل است که فرمود: الذِی بَرَأَکُمْ وَ صَوَّرَکُمْ.
یعنی: کسی که شما را آفرید و صورت بخشید.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۴
📖 .. فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ … [بقره، ۵۴]
🔻و خود(یکدیگر) را به قتل برسانید
⚜ از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: یَقْتُلُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً یَقْتُلُ مَنْ لَمْ یَعْبُدِ الْعِجْلَ مَنْ عَبَدَهُ.
یعنی: آنهایی که گوساله را نپرستیدهاند، کسانی را که به پرستش آن پرداختنهاند به قتل رسانند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۴
⚜ علیّبنإبراهیم (رحمه الله علیه)می نویسد: فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ فَقَالُوا: فَکَیْفَ نَقْتُلُ أَنْفُسَنَا؟ فَقَالَ لَهُمْ مُوسَی (علیه السلام): اغْدُوا کُلُّ وَاحِدٍ مِنْکُمْ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَعَهُ سِکِّینٌ أَوْ حَدِیدَهًٌْ أَوْ سَیْفٌ فَإِذَا صَعِدْتُ أَنَا مِنْبَرَ بَنِیإِسْرَائِیلَ فَکُونُوا أَنْتُمْ مُتَلَثِّمِینَ لَا یَعْرِفُ أَحَدٌ صَاحِبَهُ فَاقْتُلُوا بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَاجْتَمَعُوا سَبْعِینَ أَلْفَ رَجُلٍ مِمَّنْ کَانُوا عَبَدُوا الْعِجْلَ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ فَلَمَّا صَلَّی بِهِمْ مُوسَی (علیه السلام) وَ صَعِدَ الْمِنْبَرَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ یَقْتُلُ بَعْضاً حَتَّی نَزَلَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَقَالَ: قُلْ لَهُمْ یَا مُوسَی (علیه السلام) ارْفَعُوا الْقَتْلَ فَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَقُتِلَ مِنْهُمْ عَشَرَهًُْ آلَافٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
یعنی: بنیاسرائیل گفتند: «چگونه یکدیگر را بکشیم»؟ موسی(علیه السلام) گفت: «فردا همهی شما در کنار بیتالمقدّس اجتماع کنید و هر کدامتان یک شمشیر یا کارد یا چیز آهنی با خود بیاورید؛ وقتی من از منبر بنیاسرائیل بالا رفتم هر یک صورت خود را بپوشانید تا هیچکس از شما آن دیگری را نشناسد؛ سپس با یکدیگر نزاع و مقاتله کنید». روز بعد هفتادهزار نفر از مردانی که گوسالهپرستی کردهبودند در کنار بیتالمقدس اجتماع نمودند. موسی(علیه السلام) بر آنها وارد شد و با آنان نماز خواند و سپس از منبر بالا رفت. آنگاه آنها با یکدیگر درگیر شدند. در همان لحظه جبرئیل(علیه السلام) نازل شد و گفت: «ای موسی(علیه السلام)! به آنان بگو حکم قتل از میان شما برداشتهشد و خداوند شما را آمرزید». در اثر این نزاع دههزار نفر کشتهشدند تا آنکه آیهی پذیرش توبه نازل شد: ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۲۲ و القمی، التفسیر، ج۱، ص۴۶
📖.. ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ… [بقره،۵۴]
🔻 این کار، برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است
⚜ از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: ذَلِکَ الْقَتْلُ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ مِنْ أَنْ تَعِیشُوا فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ لَا یَغْفِرُ لَکُمْ فَیَتِمُّ فِی الْحَیَاهًِْ الدُّنْیَا خَیْرَاتُکُمْ وَ یَکُونُ إِلَی النَّارِ مَصِیرُکُمْ وَ إِذَا قُتِلْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَائِبُونَ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْقَتْلَ کَفَّارَتَکُمْ وَ جَعَلَ الْجَنَّهًَْ مَنْزِلَکُمْ وَ مَقِیلَکُمْ.
یعنی: اینکه به این صورت یکدیگر را بکشید بهتر از این است که در دنیا زنده بمانید ولی خداوند شما را نیامرزد و در این حالت نابخشودگی به سر برید تا اینکه عمرتان در دنیا بهسر رسد و فرجام شما بهسوی آتش دوزخ باشد. امّا آنگاه که در حالت توبه کشته شوید، خداوند این کشتهشدن را کفّارهیگناه شما قرار داده و بهشت را منزل و سرای بازگشتتان میگرداند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۲ و الإمام العسکری،التفسیر،ص۲۵۴
📖… إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ [بقره،۵۴]
🔻سپس خداوند توبه شما را پذیرفت
⚜از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: قَبِلَ تَوْبَتَکُمْ قَبْلَ اسْتِیفَاءِ الْقَتْلِ لِجَمَاعَتِکُمْ وَ قَبْلَ إِتْیَانِهِ عَلَی مُکَافَاتِکُمْ وَ أَمْهَلَکُمْ لِلتَّوْبَهًِْ وَ اسْتَبْقَاکُمْ لِلطَّاعَهًِْ.
یعنی:[خداوند] توبهی شما را پیش از آن که همه کشته و مجازات شوید، پذیرفت و شما را مهلت داد تا توبه کنید و بر جای گذاشت تا از او اطاعت نمائید.
📚 همان
📖وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى لَنْ نُؤْمنَ لَکَ حَتَّى نَرَى أللهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ [بقره، ۵۵]
🔻و [نیز به یادآورید] هنگامى را که گفتید: «اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیمآورد؛ مگر اینکه خدا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم»؛ پس صاعقه شما را گرفت؛ درحالى که تماشا مىکردید.
📖وَ إِذْ … [بقره، ۵۵]
🔻هنگامیکه
⚜ از امام عسکری(علیه السلام) نقل است که فرمود: وَ ذَلِکَ أَنَّ مُوسَی(علیه السلام) لَمَّا أَرَادَ أَنْ یَأْخُذَ عَلَیْهِمْ عَهْدَ الْفُرْقَانِ فَرَّقَ مَا بَیْنَ الْمُحِقِّینَ وَ الْمُبْطِلِینَ لِمُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) بِنُبُوَّتِهِ وَ لِعَلِیٍّ(علیه السلام) بِإِمَامَتِهِ وَ لِلْأَئِمَّهًِْ الطَّاهِرِینَ(علیهم السلام) بِإِمَامَتِهِمْ.
یعنی: این آیه زمانی نازل شد که موسی(علیه السلام) تصمیم گرفت از بنیاسرائیل در رابطه با فرقان، پیمان بگیرد[که فرقان چیزی است که] بین کسانی که نبوّت محمّد(صلی الله علیه وآله) و امامت علی(علیه السلام) و ائمّهی پاک(علیهم السلام) پس از او را حقیقت میدانسته و کسانی که آن را منکر شده و مبطل میدانستند، جدایی قرار میدهد.
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
⚜ از امام رضا(علیه السلام)نقل است که فرمود: لَمَّا کَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ قَرَّبَهُ نَجِیّاً رَجَعَ إِلَی قَوْمِهِ فَأَخْبَرَهُمْ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کَلَّمَهُ وَ قَرَّبَهُ وَ نَاجَاهُ فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَسْمَعَ کَلَامَهُ کَمَا سَمِعْتَ وَ کَانَ الْقَوْمُ سَبْعَمِائَهًِْ أَلْفِ رَجُلٍ فَاخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِینَ أَلْفاً ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَهًَْ آلَافٍ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَمِائَهًٍْ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقَاتِ رَبِّهِ فَخَرَجَ بِهِمْ إِلَی طُورِ سَیْنَاءَ فَأَقَامَهُمْ فِی سَفْحِ الْجَبَلِ وَ صَعِدَ مُوسَی(علیه السلام) إِلَی الطُّورِ وَ سَأَلَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنْ یُکَلِّمَهُ وَ یُسْمِعَهُمْ کَلَامَهُ فَکَلَّمَهُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ وَ سَمِعُوا کَلَامَهُ مِنْ فَوْقُ وَ أَسْفَلُ وَ یَمِینُ وَ شِمَالُ وَ وَرَاءُ وَ أَمَامُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَحْدَثَهُ فِی الشَّجَرَهًِْ ثُمَّ جَعَلَهُ مُنْبَعِثاً مِنْهَا حَتَّی سَمِعُوهُ مِنْ جَمِیعِ الْوُجُوهِ فَقَالُوا … .
یعنی: پس از آنکه خدای عزّوجلّ با موسی(علیه السلام) سخن گفت و او را همانند یک همصحبت و همراز، مقرّب و نزدیک خود گردانید، موسی(علیه السلام) به سوی قوم خود بازگشت و ایشان را خبر داد که خدای عزّوجلّ با او سخن گفته و او را با راز و نجوا مقرّب خود ساخته است. قوم موسی(علیه السلام) به او گفتند: «ما هرگز به [این حرف] تو ایمان نیاورده و تو را تصدیق نمی کنیم مگر آنکه سخن خدا را چنان که تو شنیدهای ما هم بشنویم». آن قوم هفتصدهزار مرد بودند و موسی(علیه السلام) از میان جملهی ایشان هفتادهزار نفر را برگزید؛ بعد از آن از مجموع هفتادهزار نفر، هفتهزار نفر و سپس از آن هفتهزار نفر، هفتصدنفر و سپس از آن هفتصد نفر، هفتاد نفر را برگزید؛ تا آنها را زمان ملاقات با پروردگارش با خود همراه سازد. در آن هنگام موسی(علیه السلام) ایشان را به سوی طور سینا بیرون برد؛ آنها را در پایین آن کوه متوقّف کرده و خود بهسوی کوه طور بالا رفت و از خدا خواست تا با او سخن بگوید و سخنش را به ایشان برساند. پس خدای عزّ ذکره با او سخن گفت و ایشان سخن خدا را از بالا، زیر، راست، چپ، پشت سر و پیش رو شنیدند؛ زیرا خدای عزّوجلّ آن صوت و سخنان را توسّط درخت پدید آوردهبود و سپس آن صوت را از همان درخت منبعث و برانگیختهکرد و چنان شد که آنها آن سخنان را از همهی وجوه و اطراف و جوانب شنیدند.
📚شیخ صدوق، عیون أخبارالرضا (علیه السلام)، ج۱، ص۲۰۰ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴، ص۴۷ و ج۱۱، ص۸۱ و ج۱۳، ص۲۱۷
⚜ از أمیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل است که فرمود: أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ فِی کِتَابِهِ وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا فَانْطَلَقَ بِهِمْ مَعَهُ لِیَشْهَدُوا لَهُ إِذَا رَجَعُوا عِنْدَ الْمَلَإِ مِنْ بَنِیإِسْرَائِیلَ إِنَّ رَبِّی قَدْ کَلَّمَنِی فَلَوْ أَنَّهُمْ سَلَّمُوا ذَلِکَ لَهُ وَ صَدَّقُوا بِهِ لَکَانَ خَیْراً لَهُمْ وَ لَکِنَّهُمْ قَالُوا لِمُوسَی (علیه السلام) لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
یعنی: خداوند عزّوجلّ در کتاب خود فرمود: وَاخْتَارَ مُوسَی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِّمِیقَاتِنَا [یعنی] موسی (علیه السلام)، هفتاد نفر از میان افراد قوم خود را، هنگامیکه به محلّ میقات ما میآمد، برگزید و با خود آورد و آنان را با خود راهی کرد تا وقتی بهسوی جمع بنیاسرائیل بازگشتند، آنها گواهی دهند که پروردگار موسی(علیه السلام) با او سخن گفته است. [زیرا آنان کلام موسی(علیه السلام) را نپذیرفته بودند]. اگر آنها کلام موسی(علیه السلام) را قبول و او را تأیید کردهبودند، بدون شک برایشان بهتر بود؛ امّا چنین نکرده و به او گفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم!
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۷۲
⚜ از امام رضا (علیه السلام) نقل است که فرمود: مُوسَیبْنُعِمْرَانَ(علیه السلام) وَ أَصْحَابُهُ السَّبْعُونَ الَّذِینَ اخْتَارَهُمْ صَارُوا مَعَهُ إِلَی الْجَبَلِ فَقَالُوا لَهُ.
یعنی: موسیبنعمران(علیه السلام) و هفتادنفر همراهش که از بین بنیاسرائیل انتخاب کردهبود و با او به کوه رفتند و [آنها بودند که این کلام را] گفتند … .
📚 همان، ج۱۰، ص۳۰۵ و ج۱۳، ص۲۲۶
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: هَذَا مُوسَی(علیه السلام) کَلِیمُ اللَّهِ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِ وَ کَمَالِ عِلْمِهِ وَ نُزُولِ الْوَحْیِ عَلَیْهِ اخْتَارَ مِنْ أَعْیَانِ قَوْمِهِ وَ وُجُوهِ عَسْکَرِهِ لِمِیقَاتِ رَبِّهِ سَبْعِینَ رَجُلًا مِمَّنْ لَا یَشُکُّ فِی إِیمَانِهِمْ وَ إِخْلَاصِهِمْ فَوَقَعَتْ خِیَرَتُهُ عَلَی الْمُنَافِقِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا إِلَی قَوْلِهِ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
یعنی: این موسی(علیه السلام) کلیم خداست که با همهی وفور عقل، علم کامل و نزول وحی بر او، هفتاد نفر از میان بزرگان قوم و سران و فرماندهان لشکرش را انتخاب کرد تا آنها را با خود به میقات پروردگارش ببرد، این افراد کسانی بودند که شکّی در ایمان و اخلاص آنها نداشت؛ با اینحال منتخبین او منافق از کار در آمدند. خداوند دربارهی آنها فرمود: وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً لِمیقاتِنا تا آنجا که به این سخن میرسد که این افراد برگزیده گفتند: لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
📚 همان، ج۵۲، ص۸۵ و شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۶۱
⚜ از امام هادی (علیه السلام) نقل است که فرمود: أَمْ تُرِیدُونَ بَلْ تُرِیدُون یَا کُفَّارَ قُرَیْشٍ وَ الْیَهُودِ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ مَا تَقْتَرِحُونَهُ مِنَ الْآیَاتِ الَّتِی لَا تَعْلَمُونَ هَلْ فِیهَا صَلَاحُکُمْ أَوْ فَسَادُکُمْ کَما سُئِلَ مُوسی(علیه السلام)مِنْ قَبْلُ وَ اقْتُرِحَ عَلَیْهِ لِمَا قِیلَ لَهُ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
یعنی: ای کفّار قریش و یهود! آیا میخواهید بلکه حتماً میخواهید معجزهای را که نمیدانید به صلاح شماست یا به ضررتان، از خدا درخواست کنید؟! چنانچه پیش از این نیز [اجداد شما] از حضرت موسی(علیه السلام) درخواست کرده و به او گفتند: لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهرهً
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹، ص۱۸۳ و ج۱۷، ص۴۱۸ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۴۹۶
📖 لَنْ نُؤْمنَ لَکَ… [بقره، ۵۵]
🔻هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ أَنَّ هَذَا أَمْرُ رَبِّکَ.
یعنی: ما به این سخن تو ایمان نداریم که این دستور پروردگارت باشد.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵و الإمام العسکری، التفسیر،ص۲۵۶
⚜از امام رضا (علیه السلام)نقل است که فرمود: فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ بِأَنَّ هَذَا الَّذِی سَمِعْنَاهُ کَلَامُ اللَّهِ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
یعنی: ای موسی! ما ایمان نداریم که این سخنی که شنیدهایم، کلام خداوند باشد؛ مگر اینکه آشکارا خدا را ببینیم.
📚شیخ صدوق، عیون أخبارالرضا(علیه السلام)،ج۱، ص۲۰۰ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴، ص۴۷، ج۱۱، ص۸۱ و ج۱۳، ص۲۱۷
📖 حَتَّى نَرَى أللهَ جَهْرَهً …[بقره، ۵۵]
🔻خدا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم
⚜ از امامعسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: عِیَاناً یُخْبِرُنَا بِذَلِکَ.
یعنی: خود خدا درحالیکه عیان و مشهود است، این سخن را به ما بگوید.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
⚜ از امام رضا (علیه السلام) نقل است که فرمود: فَقَالُوا لَهُ إِنَّکَ قَدْ رَأَیْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَأَرِنَاهُ کَمَا رَأَیْتَهُ فَقَالَ لَهُمْ: إِنِّی لَمْ أَرَهُ فَقَالُوا: لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً.
یعنی: گفتند: «[ای موسی]! تو خدا را دیدهای؛ پس او را آنچنان که خود دیدهای، به ما نیز نشان بده». موسی(علیه السلام) گفت: «من خدا را ندیدهام». گفتند: لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جهرهً
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۰۵ و ج۱۳، ص۲۲۶
📖 … فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَهُ … [بقره، ۵۵]
🔻پس صاعقه شما را گرفت
⚜ از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: مُعَایَنَهًًْ.
یعنی: به روشنی وجدان و هویدا شد.
📚علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
⚜ از امام رضا (علیه السلام)نقل است که فرمود: فَلَمَّا قَالُوا هَذَا الْقَوْلَ الْعَظِیمَ وَ اسْتَکْبَرُوا وَ عَتَوْا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِمْ صَاعِقَهًًْ فَأَخَذَتْهُمْ بِظُلْمِهِمْ فَمَاتُوا.
یعنی: هنگامیکه بنیاسرائیل این کلام سنگین را گفته[خواستند خدا را آشکارا ببینند]، تکبّر نموده و از حدّ خود تجاوز کردند، خداوند صاعقهای برایشان فرستاد و صاعقه آنها را به سبب ظلمی که بر نفس خود کردهبودند دربرگرفت و تمامی آنها مردند.
📚شیخ صدوق،عیون أخبارالرضا(علیه السلام)،ج۱، ص۲۰۰ و علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۴، ص۴۷ و ج۱۱، ص۸۱ و ج۱۳، ص۲۱۷
⚜ هم چنین نقل است که فرمود:فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَهُ فَاحْتَرَقُوا عَنْ آخِرِهِمْ وَ بَقِیَ مُوسَی (علیه السلام) وَحِیداً.
یعنی: صاعقهای آنها را گرفت و همهی آنان سوختند و موسی(علیه السلام) تنها ماند.
📚 علامه مجلسی، حارالأنوار، ج۱۰، ص۳۰۵ و ج۱۳، ص۲۲۶
⚜ از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: أَخَذَتْ أَسْلَافَکُمْ.
یعنی:[ای یهود!] صاعقه بر اسلاف و پیشینیان شما فرود آمد.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
📖… وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ [بقره، ۵۵]
🔻درحالی که تماشا میکردید
⚜ از امام عسکری(علیه السلام) نقل است که فرمود: وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ إِلَیْهِمْ … وَ هُمْ یَنْظُرُونَ إِلَی الصَّاعِقَهًِْ تَنْزِلُ عَلَیْهِم.
یعنی: این اتّفاق [گرفتارشدن بنیاسرائیل به عذاب صاعقه] در حالی افتاد که شما آنها را نظاره میکردید وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ إِلَیْهِمْ … و آنها صاعقهای که به طرفشان فرود میآمد را نگاه میکردند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، ص۲۵۶
📖ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [بقره،۵۶]
🔻سپس شما را پس از مرگتان، حیات بخشیدیم؛ شاید شکرگذارى کنید
⚜ از امام رضا (علیه السلام)نقل است که فرمود: بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِمْ صَاعِقَهًًْ فَأَخَذَتْهُمْ بِظُلْمِهِمْ فَمَاتُوا فَقَالَ مُوسَی(علیه السلام) یَا رَبِّ مَا أَقُولُ لِبَنِیإِسْرَائِیلَ إِذَا رَجَعْتُ إِلَیْهِمْ وَ قَالُوا: إِنَّکَ ذَهَبْتَ بِهِمْ فَقَتَلْتَهُمْ لِأَنَّکَ لَمْ تَکُنْ صَادِقاً فِیمَا ادَّعَیْتَ مِنْ مُنَاجَاهًِْ اللَّهِ إِیَّاکَ فَأَحْیَاهُمُ اللَّهُ وَ بَعَثَهُمْ مَعَهُ.
یعنی: پس از آنکه خداوند عزّوجلّ صاعقهای بر آنان فرستاد[آن گروه از بنیاسرائیل که همراه موسی(علیه السلام) به طور آمدهبودند] و صاعقه آنان را به خاطر ظلمشان از بین برد، حضرت موسی (علیه السلام) به خداوند عرضهداشت: «خداوندا! وقتی نزد بقیّهی بنیاسرائیل برگردم و ایشان بگویند «تو آنان را بردی و به کشتن دادی؛ چون دروغ گفتهبودی که خدا به نجوا با تو سخن گفته است، من چه جوابی به آنان بدهم»؟ در این هنگام خداوند آنان را زنده کرده و به همراه موسی (علیه السلام) [بهسوی شهر] فرستاد.
📚شیخ صدوق، عیون أخبارالرضا ج۱، ص۲۰۰ و علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۴، ص۴۷ و ج۱۱، ص۸۱ و ج۱۳، ص۲۱۷
⚜ از امام علی (علیه السلام) نقل است که[در پاسخ به ابنکواء] فرمودند: إِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ رَجَعُوا إِلَی مَنَازِلِهِمْ بَعْدَ مَا مَاتُوا فَقَالَ ابْنُالْکَوَّاءِ: وَ مَا ذَاکَ ثُمَّ أَمَاتَهُمْ فَکَأَنَّهُمْ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام): لَا وَیْلَکَ أَ وَ لَیْسَ قَدْ أَخْبَرَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ حَیْثُ یَقُولُ وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی فَهَذَا بَعْدَ الْمَوْتِ إِذْ بَعَثَهُمْ.
یعنی: «ای ابنکواء! آیا این کلام را دروغ میپنداری که آنها(آن دسته از بنیاسرائیل که با موسی(علیه السلام) به طور رفتند) پس از آن که مردهبودند، [زنده شده و] به خانههای خود بازگشتند»؟ ابنکوّاء به امیرالمؤمنین(علیه السلام) عرضکرد: «معنای این که سپس آنها را در همانجا که زنده کردهبود، میراند چیست»؟ حضرت(علیه السلام) فرمود: «وای بر تو! آیا کتاب خدا در این مورد به تو آگاهی نداده است؟ آنجا که میفرماید: وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَی: و این اتّفاق مربوط به زمانی است که خداوند آنها را پس از آنکه میراند، دوباره زنده کرد(یعنی پس از آنکه بالای کوه طور مردند و سپس زنده شدند، طبق این آیه، از نعمتهای الهی بهرهمند شدند، بنابراین امکان نداشته که پس از زنده شدن مجدّدا همانجا مرده باشند)».
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۵۳، ص۷۲
⚜از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: بَعَثْنَا أَسْلَافَکُمْ.
یعنی: [ای یهودیان!] ما گذشتگان شما را [پس از آنکه میراندیم مجدداً در همین دنیا] برانگیختیم [و زندهکردیم].
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
📖مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ .. [بقره، ۵۶]
🔻پس از مرگتان
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود:أَیْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِ أَسْلَافِکُمْ.
یعنی: پس از مرگ پیشینیانتان، [مجدّداَ آنها را] برانگیختم.
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۶
⚜ از امام رضا(علیه السلام)نقل است که فرمود: فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَهًُْ فَاحْتَرَقُوا عَنْ آخِرِهِمْ وَ بَقِیَ مُوسَی(علیه السلام) وَحِیداً فَقَالَ: یَا رَبِّ! إِنِّی اخْتَرْتُ سَبْعِینَ رَجُلًا مِنْ بَنِیإِسْرَائِیلَ فَجِئْتُ بِهِمْ وَ أَرْجِعُ وَحْدِی فَکَیْفَ یُصَدِّقُنِی قَوْمِی بِمَا أُخْبِرُهُمْ بِهِ فَلَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِیَّایَ أَ تُهْلِکُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا فَأَحْیَاهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِمْ.
یعنی: صاعقهای آنها را گرفته و همگی سوختند. موسی(علیه السلام) تنها ماند. فرمود: «خدایا من هفتاد نفر از بنیاسرائیل را انتخاب کرده و آوردم و حال تنها برگردم!؟ چگونه قوم من حرف مرا قبول کنند؟ [خداوندا تو حکیمی] و اگر اراده میکردی، پیش از این نیز میتوانستی من و آنها را هلاک کنی [امّا] آیا تو ما را به خاطر عملکرد سفیهان و بیخردان ما (آنها که از روی بیخردی طلب دیدن خدا کردند) هلاک میکنی»؟! خداوند نیز پس از مرگ، آنها را زنده کرد.
📚 ابن شهرآشوب،المناقب، ج۴، ص۳۵۲ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۰۵ و ج۱۳، ص۲۲۶
📖لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [بقره،۵۶]
🔻شاید شما شکرگزاری کنید
⚜ از امامعسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَیْ لَعَلَّ أَسْلَافَکُمْ یَشْکُرُونَ الْحَیَاهًَْ الَّتِی فِیهَا یَتُوبُونَ وَ یَقْلَعُونَ وَ إِلَی رَبِّهِمْ یُنِیبُونَ لَمْ یُدِمْ عَلَیْهِمْ ذَلِکَ الْمَوْتَ فَیَکُونَ إِلَی النَّارِ مَصِیرُهُمْ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ.
یعنی:شاید گذشتگان شما شکرگزار زندگی [دوبارهای که به آنها دادهشد] باشند که بتوانند در آن، توبه کرده و [وابستگی به] دنیا را ترک گویند، و بهسوی پروردگارشان بازگردند [و توبه کنند]؛ که اگر آن مرگ ادامه داشت [و خدا زندهشان نمیکرد، به سبب گناهشان] حتماً کارشان به جهنّم ختم میشد و تا ابد در آنجا میماندند.
📚 علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۳۵ و الإمام العسکری،التفسیر، ص۲۵۶
📖 وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ [بقره، ۵۷]
🔻و ابر را بر شما سایبان قراردادیم؛ و «مَنّ» (نوعى صمغ شیرین گیاهان) و «سلوى» (پرنده اى مانند بلدرچین) را براى شما فرستادیم؛ [و گفتیم:] «از نعمتهاى پاکیزهاى که به شما روزى دادهایم بخورید»؛ و [آنها کفران کردند، ولى با این کار]؛ آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مىنمودند.
📖 وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ… [بقره، ۵۷]
🔻و ابر را بر شما سایبان قراردادیم
⚜ از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: وَ وَاذْکُرُوا یَا بَنِیإِسْرَائِیلَ إِذْ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ لَمَّا کُنْتُمْ فِی النیه {التِّیهِ} یَقِیکُمْ حَرَّ الشَّمْسِ وَ بَرْدَ الْقَمَر.
یعنی: ای بنیاسرائیل زمانی را که در بیابان سرگردان بودید، به یادآورید (یکی از عذابهای بنیاسرائیل سرگردانی آنها در بیابان بود) ابرها را سایبان شما قراردادیم تا شما را از گرمای خورشید و سرمای ماه حفظ کند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷؛ فیه: «النیّهًْ» بدلٌ «التیه»
📖 … وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ … [بقره، ۵۷]
🔻برای شما فرستادیم
⚜ از امام صادق (علیه السلام)نقل است که فرمود: کَانَ الْمَنُّ وَ السَّلْوَی یَنْزِلُ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَمَنْ نَامَ تِلْکَ السَّاعَهًَْ لَمْ یَنْزِلْ نَصِیبُهُ وَ کَانَ إِذَا انْتَبَهَ فَلَا یَرَی نَصِیبَهُ احْتَاجَ إِلَی السُّؤَالِ وَ الطَّلَب.
یعنی: مرغ بریان و ترنجبین در بینالطّلوعین (بین طلوع فجر تا طلوع خورشید) بر بنیاسرائیل نازل میشد و هرکس در آن ساعت میخوابید از آن بینصیب میماند و وقتی بیدار میشد چارهای جز گدایی و درخواست از دیگران نداشت.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲
📖… الْمَنَّ … [بقره، ۵۷]
🔻نوعی صمغ شیرین گیاهان
⚜از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: المَنُّ التَّرَنْجَبِینُ کَانَ یَسْقُطُ عَلَی شَجَرِهِمْ فَیَتَنَاوَلُونَهُ.
یعنی: منظور از الْمَنَّ، ترنجبین است که از آسمان روی درختان میریخت و مردم از آن میخوردند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷
⚜ از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: الْکَمْأَهًُْ مِنَ الْمَنِّ الَّذِی أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَی بَنِیإِسْرَائِیلَ وَ هِیَ شِفَاءٌ لِلْعَیْن.
یعنی:الْمَنَّ، نوعی ترنجبین است که بر بنیاسرائیل نازل میشد و آن شفادهندهی چشم است.
📚 شیخ صدوق، عیون أخبارالرضا علیه السلام، ج۲، ص۷۵
📖 … السَّلْوى … [بقره، ۵۷]
🔻از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: السَّلْوَی السُّمَانَی أَطْیَبُ طَیْرٍ لَحْماً یَسْتَرْسِلُ لَهُمْ فَیَصْطَادُونَهُ.
یعنی: السَّلْوی همان بلدرچین است که از میان پرندگان، بهترین گوشت را دارد و خداوند آن را بر بنیاسرائیل نازل میفرمود و آنان، این پرنده را صید میکردند.
📚علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷
📖… مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ … [بقره، ۵۷]
🔻از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا نِعْمَتِی وَ عَظِّمُوا مَنْ عَظَّمْتُهُ وَ وَقِّرُوا مَنْ وَقَّرْتُهُ مِمَّنْ أَخَذْتُ عَلَیْکُمُ الْعُهُودَ وَ الْمَوَاثِیقَ لَهُمْ مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ(علیهم السلام).
یعنی: از این روزیهای پاک و پاکیزه تناول کنید و نعمت مرا قدر بدانید و کسی را که من بزرگ داشتم، بزرگ بدانید و آنکس را که من احترام نمودم، شما نیز احترام کنید. اینان محمّد و خاندان پاکش (علیهم السلام) هستند که از شما دربارهی ایشان عهد و پیمان گرفتهبودم.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷
📖... ما ظَلَمُونا… [بقره، ۵۷]
🔻آنها به ما ستم نکردند
⚜زندیقی نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده وگفت: لَوْ لَا مَا فِی الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِی دِینِکُمْ. فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ(علیه السلام): وَ مَا هُوَ قَالَ أَجِدُهُ یَقُولُ: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ وَ کَیْفَ یَظْلِمُ اللَّهُ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ الظَّلَمَهًْ … فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ(علیه السلام): وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ فَهُوَ تَبَارَکَ اسْمُهُ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یَظْلًمَ وَ لَکِنَّهُ قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَی خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ وَ عَرَّفَ الْخَلِیقَهًَْ جَلَالَهًَْ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ وَ أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ بِقَوْلِهِ وَ ما ظَلَمُونا بِبُغْضِهِمْ أَوْلِیَاءَنَا وَ مَعُونَهًِْ أَعْدَائِهِمْ عَلَیْهِمْ.
یعنی: «چنانچه در قرآن، اختلاف و تناقض نمیبود، من حتماً به دین شما ایمان میآوردم». حضرت(علیه السلام) فرمود: «تو در قرآن چه اختلاف و تناقضی یافتهای»؟ گفت: «این عبارت را یافتهام وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ چگونه به خداوند ظلم میشود؟ و این ظالمان چه کسانیاند»؟ … علی(علیه السلام) به او پاسخ داد: «و امّا در باب این سخن خداوند وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ همانا خدای تعالی، بزرگتر از آن است که کسی به او ظلم کند. ولیکن[منظور آن است که] او افراد امین خود را نزد مخلوقاتش قرارداد و به مخلوقات، بزرگی و قدر و شأن والای این افراد امین نزد خود را شناساند و همچنین خدا به مردم فهماند که ظلم به افراد امین او در واقع ظلم به خود اوست. چنانچه فرمود: وَ ما ظَلَمُونا یعنی آنها با بغض و کینه نسبت به اولیاء(علیهم السلام) من و یاری دشمنان آنها برعلیه آنان، به من ظلم نکردند.[بلکه خودشان برخویشتن ظلم کردهاند]».
📚 شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۶ و علامه مجلسی،بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۰۵
⚜زراره می گوید: از امام باقر(علیه السلام) دربارهی قول خدای عزّوجلّ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ پرسیدم. ایشان پاسخ داد: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ یُظْلَمَ وَ لَکِنَّهُ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلَایَتَنَا وَلَایَتَه.
یعنی: «خدای تعالی بزرگتر، عزیزتر، جلیلتر و منیعتر از آن است که به او ستم شود بلکه او ما را به خود وابسته کرده و ستم به ما را، ستم به خود انگاشته و ولایت ما را ولایت خود شناخته است».
📚 شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۶ و ج۱، ص۴۳۴ و ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۲۸۴
⚜از امام عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: وَ ما ظَلَمُونا لَمَّا بَدَّلُوا وَ قَالُوا غَیْرَ مَا بِهِ أُمِرُوا وَ لَمْ یَفُوا بِمَا عَلَیْهِ عُوهِدُوا لِأَنَّ کُفْرَ الْکَافِرِ لَا یَقْدَحُ فِی سُلْطَانِنَا وَ مَمَالِکِنَا کَمَا أَنَّ إِیمَانَ الْمُؤْمِنِ لَا یَزِیدُ فِی سُلْطَانِنَا.
یعنی: هنگامیکه آنها[حکم خدا را] جابجا نموده و کلامی غیر آنچه ما به ایشان فرمان دادهبودیم، گفتند و به عهدی که بستهبودند، وفا ننمودند،[در حقیقت به ما ظلم نکردند] چرا که کفر کافر، از سلطنت و مالکیّت ما نمیکاهد؛ همانطور که ایمان مؤمن بر سلطنت ما نمیافزاید.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷
📖 … لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ [بقره، ۵۷]
🔻بلکه به خود ستم مینمودند
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: عَلَیْهِمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ إِذْ حَرَمُوهَا الْجَنَّهًَْ وَ أَوْجَبُوا عَلَیْهَا خُلُودَ النَّارِ.
یعنی: آنها در واقع به نفسهای خود ستم میکنند چرا که[با نافرمانی] بهشت را برخود حرام کرده و خلود در آتش جهنّم را برخود واجبنمودهاند.
📚شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۶ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۰۵
⚜ هم چنین نقل است که همان حضرت فرمود: یَضُرُّونَ بِهَا لِکُفْرِهِمْ وَ تَبْدِیلِهِمْ.
یعنی: ایشان به خاطر کفر و تحریفشان[به نفس خویش] ضرر رساندهاند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۷
⚜ از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: خَمْسَهًٌْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی مَنْ کُنَ فِیهِ کُنَ عَلَیْهِ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله)! قَالَ: النَّکْثُ وَ الْمَکْرُ وَ الْبَغْیُ وَ الْخِدَاعُ وَ الظُّلْمُ … وَ أَمَّا الظُّلْمُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون.
یعنی: پنج خصلت است که در کتاب خدا ذکر شده؛ هرکس دارای آنها باشد ضرر آنها به صاحبانش برمیگردد. گفتند: «ای رسول خدا! آن پنج چیز کدام است»؟ فرمود: «عهدشکستن، مکرکردن، ستمکاری، فریبکاری و ظلمنمودن … و امّا دربارهی ظلم، خداوند در قرآن فرموده است: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ».
📚 کراجکی، معدن الجواهر، ص۴۸
🌔 [بقره، ۵۸]
🔻درب
⚜ از امام عسکری(علیه السلام)نقل است که فرمود: مَثَّلَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی الْبَابِ مِثَآلَ مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ(علیه السلام) وَ أَمَرَهُمْ أَنْ یَسْجُدُوا تَعْظِیماً لِذَلِکَ الْمِثَالِ وَ أَنْ یُجَدِّدُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ بَیْعَتَهُمَا وَ ذِکْرَ مُوَالَاتِهِمَا وَ لِیَذْکُرُوا الْعَهْدَ وَ الْمِیثَاقَ الْمَأْخُوذَیْنِ عَلَیْهِمْ لَهُمَا.
یعنی: «خداوند چهرهی مثالی محمّد و علی (علیهماالسلام) را هنگام ورود بنیاسرائیل به شهر، بر دروازهی شهر مجسّم نمود و به آنان امر کرد که به نشانهی احترام و تعظیم، در مقابل آن چهرهها، سجده کنند و در نزد خود بیعت و ولایت آنها را تجدید کنند و همچنین عهد و میثاقی که قبلاً از آنان، در مورد محمّد و علی (علیهما السلام) گرفته شدهبود را به یادآورند».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۹
✍ سجده ی برای خداوند تنها در صورتی شرک نیست که به دستور خداوند باشد مانند دستور خداوند بر سجده ی بر آدم که در این صورت عین توحید است.
⚜از امام باقر(علیه السلام)نقل است که فرمود: فِی قَوْلِهِمْ بَابُ اللَّهِ مَعْنَاهُ أَنَّ اللَّهَ احْتَجَبَ عَنْ خَلْقِهِ بِنَبِیِّهِ وَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ مِنَ الْعِلْمِ مَا عَلِمَ احْتِیَاجَ الْخَلْقِ إِلَیْهِ وَ لَمَّا اسْتَوْفَی النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) عَلَی عَلِیٍّ(علیه السلام) الْعُلُومَ وَ الْحِکْمَهًَْ قَالَ أَنَا مَدِینَهًُْ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ(علیه السلام) بَابُهَا وَ قَدْ أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ الِاسْتِکَانَهًَْ لِعَلِیٍّ(علیه السلام) بِقَوْلِهِ ادْخُلُواالْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ أَیِ الَّذِینَ لَایَرْتَابُونَ فِی فَضْلِ الْبَابِ وَعُلُوِّ قَدْرِهِ.
یعنی: معنای «باب الله» این است که خداوند، به واسطهی [حضور] پیامبرش و امامان (علیهم السلام) پس از او، از بندگان خویش پوشیدهماند. و تمام علومی که میدانست بندگان به آن نیاز دارند را به ایشان (پیامبران و امامان (علیهم السلام)) ارائه نمود. هنگامیکه پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن علوم و حکمت را به علی(علیه السلام) سپرد، فرمود: «من شهر علم و علی(علیه السلام) در آن است». و خداوند بر بندگانش واجب کرده که در برابر علی(علیه السلام) خاضع و خاشع باشند؛ چرا که در قرآن میفرماید: ادْخُلُواالْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ یعنی کسانیکه در فضیلت و برتری این در (امام علی (علیه السلام)) و والامقامی آن شک نمیکنند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۰۲
⚜ از امیرالمؤمنین (علیه السلام)نقل است که فرمود:… فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) یَقُولُ لِی: مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ بَابِ حِطَّهًٍْ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَمَنْ دَخَلَ فِی وَلَایَتِکَ فَقَدْ دَخَلَ الْبَابَ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَل.
یعنی: از پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم که میفرمود: «ای علی! مَثَل تو در میان امّت من همچون دروازهی حطّه ی بنیاسرائیل است؛ پس هرکس وارد ولایت تو شود در واقع طبق امر خداوند، وارد آن دروازه شده است».
📚 همان، ج۳۱، ص۴۳۵
⚜ از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: لِکُلِ أُمَّهًٍْ صِدِّیقٌ وَ فَارُوقٌ وَ صِدِّیقُ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ فَارُوقُهَا عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ(علیه السلام) إِنَّ عَلِیّاً(علیه السلام) سَفِینَهًُْ نَجَاتِهَا وَ بَابُ حِطَّتِهَا.
یعنی: هر امّتی، صدّیق و فاروقی(جداکنندهی حق از باطل) دارد و صدیق و فاروق این امّت، علیّبنابیطالب(علیه السلام) است؛ همانا علی(علیه السلام) کشتی نجات و دروازهی حطّه (دروازهی آمرزش و غفران) این امّت است.
📚 همان، ج۳۸، ص۱۱۲
⚜ از أمیرالمؤمنین (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَلَا وَ إِنِّی فِیکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ کَهَارُونَ فِی آلِ فِرْعَوْنَ وَ کَبَابِ حِطَّهًٍْ فِی بَنِی إِسْرَائِیل.
یعنی: ای مردم! بدانید من در میان شما مانند هارون در میان فرعونیان و چون دروازهی «حطه» در میان بنیاسرائیل، هستم.
📚 شیخ کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۰
⚜امام علی (علیه السلام) در توضیح عبارات لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ (بقره/۱۸۹) و إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَه فرمود: نَحْن الْبُیُوتُ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ أَنْ تُؤْتَی مِنْ أَبْوَابِهَا نَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ بُیُوتُهُ الَّتِی یُؤْتَی مِنْهُ فَمَنْ تَابَعَنَا وَ أَقَرَّ بِوَلَایَتِنَا فَقَدْ أَتَی الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ مَنْ خَالَفَنَا وَ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَقَدْ أَتَی الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا.
یعنی: «آن خانههایی که خداوند امر فرمود از درشان به آنها وارد شوید، ما هستیم، ما در [وصول به] پروردگار و خانههای او هستیم که باید از آن، داخل شد. پس هرکه از ما پیروی کرده و به ولایت ما اقرارنماید، او حقیقتاً از درهای حقیقی خانهها وارد شده است و امّا آنکه با ما مخالفت کند و دیگری را بر ما برتری دهد، او یقیناً از پشت خانهها داخل شده است. (به بیراهه رفته است).
📚 ابن شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۳۴ و
علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۰، ص۲۰۵
⚜ از امام باقر(علیه السلام) نقل است که فرمود: نَحْنُ بَابُ حِطَّتِکُمْ.
یعنی: ما باب حطّهی شما (موجب غفران و آمرزش الهی) هستیم.
📚 العیاشی، التفسیر، ج۱، ص۴۵ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۲۲
📖 … سُجَّداً … [بقره، ۵۸]
🔻سجدهکنان
⚜ از امام باقر (علیه السلام)نقل است که فرمود: فَقَالَ لَهُمْ: إِذَا انْتَهَیْتُمْ إِلَی بَابِ الْقَرْیَهًِْ فَاسْجُدُوا.
یعنی: موسی(علیه السلام) به بنیاسرائیل فرمود: «آنگاه که به در ورود به آن سرزمین و روستا رسیدید، سجده کنید».
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۷۸
⚜ از امام عسکری(علیه السلام) نقل است که فرمود: مَثَّلَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی الْبَابِ مِثَآلَ مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ(علیه السلام) وَ أَمَرَهُمْ أَنْ یَسْجُدُوا تَعْظِیماً لِذَلِکَ الْمِثَالِ وَ أَنْ یُجَدِّدُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ بَیْعَتَهُمَا وَ ذِکْرَ مُوَالَاتِهِمَا وَ لِیَذْکُرُوا الْعَهْدَ وَ الْمِیثَاقَ الْمَأْخُوذَیْنِ عَلَیْهِمْ لَهُمَا.
یعنی: خداوند چهرهی مثالی محمّد و علی(علیهماالسلام) را[هنگام ورود بنیاسرائیل به شهر، بر دروازهی شهر] مجسّم نمود و به آنان امر کرد که به نشانهی احترام و تعظیم، در مقابل آن چهرهها سجده کنند و در نزد خود بیعت و ولایت آنها را تجدید کرده و عهد و میثاقی که قبلاً از آنان در مورد محمّد و علی (علیهما السلام) گرفته شده بود را به یاد آورند.
📚 همان، ج۱۳، ص۱۸۲
📖 … قُولُوا … [بقره، ۵۸]
🔻بگویید
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: أَیْ قُولُوا إِنَّ سُجُودَنَا لِلَّهِ تَعْظِیماً لِمِثَالِ مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ(علیه السلام) وَ اعْتِقَادُنَا لِوَلَایَتِهِمَا لِوَلَایَتِهِمَا حِطَّهًٌْ لِذُنُوبِنَا وَ مَحْوٌ لِسَیِّئَاتِنَا.
یعنی: سجدهی ما برای خداوند و به جهت بزرگداشت مقام محمّد و علی (علیهما السلام) است و اعتقاد ما به ولایت آنها، مایهی مغفرت و آمرزش گناهان و محو بدیهایمان است.
📚 همان، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۹
📖 …حِطَّهٌ … [بقره، ۵۸]
🔻خداوندا! گناهان ما را بریز
⚜ از امام عسکری(علیه السلام) نقل است که فرمود: حِطَّهٌ لِذُنُوبِنَا وَ مَحْوٌ لِسَیِّئَاتِنَا.
یعنی: [اعتقاد ما به ولایت و سرپرستی محمّد و علی (علیهما السلام)] مایهی مغفرت و آمرزش گناهان و محو بدیهایمان است.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۹
📖 … نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ … [بقره، ۵۸]
🔻تا خطاهای شما را ببخشیم
⚜ از امام عسکری(علیه السلام) نقل است که فرمود: نَغْفِرْ لَکُمْ أَیْ بِهَذَا الْفِعْلِ خَطایاکُمْ السَّالِفَهًَْ وَ نُزِیلُ عَنْکُمْ آثَامَکُمُ الْمَاضِیَهًَْ.
یعنی: نَغْفِرْ لَکُمْ به این معنی است که با این کار، خطاهای گذشته و گناهان قبلی شما را از بین میبرم.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، ص۲۵۹
⚜ از امام باقر(علیه السلام) نقل است که فرمود: قُولُوا حِطَّهًٌْ تَنْحَطَّ عَنْکُمْ خَطَایَاکُمْ.
یعنی: از خداوند طلب آمرزشکنید تا خطاهای شما زدودهشود.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۷۸
⚜ معاویه بن عمار از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: لَمَّا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی غَزْوَهًِْ الْحُدَیْبِیَهًِْ خَرَجَ فِی ذِیالْقَعْدَهًِْ فَلَمَّا انْتَهَی إِلَی الْمَکَانِ الَّذِی أَحْرَمَ فِیهِ أَحْرَمُوا وَ لَبِسُوا السِّلَاحَ فَلَمَّا بَلَغَهُ أَنَّ الْمُشْرِکِینَ قَدْ أَرْسَلُوا إِلَیْهِ خَالِدَبْنَالْوَلِیدِ لِیَرُدَّهُ قَالَ: ابْغُونِی رَجُلًا یَأْخُذُنِی عَلَی غَیْرِ هَذَا الطَّرِیقِ فَأُتِیَ بِرَجُلٍ مِنْ مُزَیْنَهًَْ أَوْ مِنْ جُهَیْنَهًَْ فَسَأَلَهُ فَلَمْ یُوَافِقْهُ. فَقَالَ: ابْغُونِی رَجُلًا غَیْرَهُ فَأُتِیَ بِرَجُلٍ آخَرَ إِمَّا مِنْ مُزَیْنَهًَْ وَ إِمَّا مِنْ جُهَیْنَهًَْ قَالَ: فَذَکَرَ لَهُ فَأَخَذَهُ مَعَهُ حَتَّی انْتَهَی إِلَی الْعَقَبَهًِْ، فَقَالَ: مَنْ یَصْعَدْهَا حَطَّ اللَّهُ عَنْهُ کَمَا حَطَّ اللَّهُ عَنْ بَنِیإِسْرَائِیلَ فَقَالَ لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً … نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ قَالَ: فَابْتَدَرَهَا خَیْلُ الْأَنْصَارِ الْأَوْسِ وَ الْخَزْرَج.
یعنی: هنگامیکه پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) [و مسلمانان همراه ایشان] در غزوهی حدیبیّه به سوی مکّه حرکت کردند، ماه ذیالقعده بود؛ وقتیکه به میقات، که حاجیان در آن محرم میشوند، رسیدند احرام بسته و سلاح حمل کردند و چون به پیامبر (صلی الله علیه وآله) خبر رسید که مشرکان، خالدبنولید را به سمت او فرستادهاند تا او را برگرداند، حضرت فرمود: «مردی را بیابید که مرا از بیراهه ببرد». مسلمانان مردی را از قبیلهی مزینه یا جهینه، نزد حضرت آوردند. حضرت از او پرسش کرد و او را سازگار خویش نیافت و از این رو فرمود: «مرد دیگری بیابید». آنها مرد دیگری را که او نیز از قبیله ی مزینه یا جهینه بود نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آوردند. و چون حضرت با او سخن گفت، او را به همراه خود برد تا به گردنهای رسیدند. حضرت فرمود: «هرکه از این گردنه بالا رود، خداوند گناهش را میریزد چنانکه گناه بنیاسرائیل را ریخت و به آنها فرمود: ادْخُلُواالْباب َ سُجَّداً … نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ» گروه انصار یعنی اوس و خزرج پیشیگرفته و از آن گردنه بالا رفتند.
📚 شیخ کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۲۲
📖… الْمُحْسِنینَ [بقره، ۵۸]
🔻نیکوکاران
⚜ از امام عسکری (علیه السلام)نقل است که فرمود: سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ مَنْ کَانَ فِیکُمْ لَمْ یُقَارِفِ الذُّنُوبَ الَّتِی قَارَفَهَا مَنْ خَالَفَ الْوَلَایَهًَْ وَ ثَبَتَ عَلَی مَا أَعْطَی اللَّهُ مِنْ نَفْسِهِ مِنْ عَهْدِ الْوَلَایَهًِْ فَإِنَّا نَزِیدُهُمْ بِهَذَا الْفِعْلِ زِیَادَهًَْ دَرَجَاتٍ وَ مَثُوبَاتٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
یعنی: سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ، هرکدام از شما که گناهان مخالفان ولایت را مرتکب نشود و بر پیمان ولایت که خداوند، آن را از وجود خویش عطا کرده، پایداری نماید، به سبب این کار، ما بر درجات و پاداش او میافزاییم و این همان سخن پروردگار است که فرمود: وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۸۲ و الإمام العسکری، التفسیر، ص۲۵۹
⚜ از امام باقر (علیه السلام) نقل است که فرمود: فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ فَفَعَلُوا مَا أُمِرُوا بِهِ.
یعنی: نیکوکاران به آنچه امر میشوند، عمل میکنند.
📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۳، ص۱۷۴