محبوب ترین مقالات

شاخصه های زندگی اسلامی بر اساس سلوک رضوی (علیه السلام)

یکشنبه, مرداد ۲۴, ۱۳۹۵ – ۱۴:۱۴
ماهنامه ی بین المللی زائر در شماره ی دویست و سی وچهارم خود در ویژه نامه ی ربیع الاول گفت و گویی را با دکتر احسان پوراسماعیل ترتیب داده است:
*چرا باید سبک زندگی اسلامی را به صورت مجزا در عصر امام رضا(صلوات الله علیه) بررسی کرد؟
سلوک اهل‌بیت‌علیهم‌السلام همان سلوک رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است و ضمن نفی هرگونه زهد فروشی و پرهیز از اندیشه‌های صوفیانه در دایره شخصی زندگیِ خود، ساده زیستی را دستور کار زندگی خود قرار می‌دهند به طوری‌که بارها و بارها اصحاب شاهد پوشیدن لباس‌های خشن در زیر لباس‌های رو توسط اهل بیت‌علیهم‌السلام بوده‌اند اما فرای از دایره خصوصی در جایی که قرار است خادمان حضرت رضا(صلوات الله علیه) سر سفره ایشان بنشیند امام در تهیه پیش غذایی مانند سبزی تأکید دارد یا در ملاقات مردمی لباسی خاص برتن می‌کند تا جایی که برخی بر پوشش امام رضا(صلوات الله علیه) اعتراض می‌کردند و ایشان در پاسخ، حضرت یوسف(صلوات الله علیه) را مثال می‌آورد که با پوشیدن پارچه دیبا در مجالس آل فرعون از مقامش کاسته نشد. یا در روز عید غدیر، نوترین لباس را برتن می‌کردند و برای اصحاب هدایایی نظیر لباس می‌فرستادند تا با پوششی خاص در این روز، پاسداشت غدیر را حتی در ظاهر نیز نشان دهند. به این ترتیب سادگی در عین آراستگی شاخصه اصلی پوشش و پذیرایی امام رضا(صلوات الله علیه) بوده است.

*بسیاری از مردم، دین را مقوله‌ای شاد نمی‌دانند و شاد زیستی را با دین‌داری در تنافی می‌دانند. آیا سبک زندگی رضوی چنین مفهومی را می‌رساند؟
در پاسخ به این پرسش ابتدا باید مفهوم شاد زیستی را بیابیم و بعد از یکسان‌سازی این مفهوم به شاخصه‌های شاد زیستی در اسلام اشاره کنیم. تفاوت است میان شادی‌های زود گذر و هیجانی با شادی‌های استوار و منطقی. بر خلاف دیدگاهی که مطرح کردید به نظر می‌رسد، اساس دیانت بر مدار شاد زیستی و سرزندگی استوار است چرا که در آموزه‌های وحیانی به ما آموخته‌اند حتی اگر چرخ روزگار به نفع شما نگشت، در نزد دیگران شاد باشید چون شرایط زندگی در این دنیا روزی به نفع ما و روزی به ضرر ماست، بلکه حتی در چنین شرایطی انسان مؤمن باید در ظاهر شاد باشد و غصه را در قلب خود مخفی کند.
پس اجازه بدهید با صراحت عرض کنم اگر شاد نیستیم، مؤمن نیستیم و باید در جست‌وجوی دلایل آن تلاش کنیم. یکی از دلایل شاد نبودن ما عدم برنامه‌ریزی صحیح است که همه معصومین‌علیهم‌السلام به ویژه حضرت‌رضا(صلوات الله علیه) بدان تأکید دارد. ایشان می‌فرماید: «کوشش کنید اوقات زندگی شما به چهار بخش تقسیم شود:۱٫ ساعتی برای مناجات با خدا، ۲٫ ساعتی برای کار و معاش زندگی، ۳٫ساعتی برای معاشرت با برادران و معتمدان که عیب‌هایتان را به شما بفهمانند و در درون با شما خالص باشند، ۴٫ ساعتی هم که در آن برای لذّت ها خلوت کنید تا برای انجام امور در سه ساعت دیگر توانایی یابید.» با دقت در برنامه‌ریزی ارائه شده توسط امام رضا(صلوات الله علیه) ملاحظه می‌کنیم همه امور زندگی در زیر مجموعه این تقسیم چهارگانه قرار می گیرد، تقسیمی که در آن هم به روان و هم به بدن انسان توجّه شده است تا در پی آن نشاط و سرزندگی به وجود آید. توجّه بیشتر به یک گزاره نسبت به دیگری، موجب پریشان حالی خود و دیگر اعضای خانواده می‌شود که نتیجه حتمی آن افسردگی است.
امروزه بیشتر تلاش روان‌شناسان دوری انسان از بیماری قرن بیست‌ویکم یعنی افسردگی است، که راه برون رفت از آن در سلوک رضوی، دارا بودن برنامه‌ای صحیح و مبتنی بر منطق زندگی است.
ضمن این که انسان مؤمن می‌تواند با زیرکی تمام اعمال مباح زندگی خود را تبدیل به واجب و یا مستحب کند که این برآمده از توجّه به عمل است، در برنامه سلوک رضوی، عبادت شش ساعت ویژه را به خود اختصاص داده است تا در پرتوی آن روح امید و توکل در انسان متبلور شود و رابطه انسان با خالق هستی بیش از پیش برقرار شود.
شش ساعت کار و تلاش برای کسب روزی حلال بخش دوّم این برنامه است که بیشتر ساکنان کره زمین به دلیل مشکلات اقتصادی در شرایط زندگی امروز آن را اجرا نمی‌کنند و معمولاً بیش از حدّ توان در پی کسب درآمد هستند؛ به این ترتیب ما و مدیران جامعه برای شاد زیستی باید به سمت کار تا سقف شش ساعت با بهره‌وری مفید باشیم تا از بروز آسیب‌های روحی در جامعه برحذر باشیم، این مهم در حفظ کیان خانواده هم مؤثر است و رابطه یکان یکان اعضا را با یکدیگر صمیمی تر می کند.
کار و تلاش باید باهدف جلب رضایت خدا و از طریق مشروع به دست آید؛ امام رضا(صلوات الله علیه) در حدیثی دیگر پنج اصل برای یک معامله اسلامی را تببین می کند، حضرت می‌فرماید:«هرکس می‌فروشد یا می‌خرد، باید از پنج نکته خودداری کند؛ وگرنه نه بفروشد و نه بخرد: ربا خوردن، سوگند یادکردن، عیب کالا را پوشیده داشتن، ستودن کالا به هنگام فروش و بدگویی کالا به هنگام خرید.»
دیدار کسانی که تعامل با آنان به پیشرفت معنوی ما کمک می کند در آیین زندگی رضوی شش ساعت سوّم را به خود اختصاص داده است که در سایه انتقال تجربه‌های سودمند انسان‌های نیک سیرت برکات بسیاری در زندگی به همراه خواهد داشت.
بخش آخر هم ساعتی است که انسان به لذت‌های غیر حرام باید مشغول باشد، امام‌رضا(صلوات الله علیه) به عنوان موضوعی زیربنایی به این بخش می‌نگرد که ساخت و ترمیم شرایط شایسته در سایر بخش ها را رقم می‌زند.
شاید از نگاه کسی که دین را به خوبی نشناخته و برخوردی احساسی با دین دارد «عبادت» باید حرف اوّل را در برنامه‌ریزی انسان مؤمن داشته باشد و یا از نگاه کسی که نگرشی مادّی به زندگی دارد،«معاش» مهم‌ترین بخش زندگی هر انسان است. اما نکته جالب در تقسیم‌بندی رضوی، اختصاص بودجه مشترک به هر چهار گزاره است و توجهی ویژه برای شاد زیستن و کامیابی، از این رو اسلام نه تنها با نشاط معنوی در جامعه مخالف نیست بلکه مروّج آن است.

*به معاشرت با افراد مؤمن در سبک زندگی رضوی اشاره کردید، شاخصه‌های دیگر این معاشرت از منظر حضرت‌رضا(صلوات الله علیه) چیست؟
داشتن دوست یکی از لوازم زندگی به خصوص در عصر ماست. اما انتخاب مناسب آن کاری دشوار است، با این حال به قدری ارزشمند است که دوستی بیست ساله از نظر امام‌رضا(صلوات الله علیه) در حکم خویشاوندی است. از این رو انتخاب دوست توسط انسان باید سنجیده باشد تا موجب بدبینی دیگران به ما نشود. در کلام رضوی، دوستی با مردم نیمی از عقل معرفی شده است، که این نگاهی کلی و البته راهبردی در تعامل با افراد است که دلیل آن در فرمایش دیگری از حضرت رضا(صلوات الله علیه) به نقل از پدر بزرگوارشان در سفارش‌های جناب لقمان به فرزندش مشخص می شود: «ای پسرم! هزار دوست داشته باش، در حالی که هزار دوست کم است و یک دشمن هم نداشته باش که یک دشمن هم بسیار است.» با این‌که شما دوستان فراوانی دارید، ولی چه بسا وجود یک دشمن با کینه، آرامش زندگی را برهم می‌زند به همین دلیل زندگی مسالمت آمیز و پرهیز از تنش باید همواره در تعاملات انسان لحاظ شود.
در جایی دیگر وقتی از امام(صلوات الله علیه) درباره خوشی دنیا می‌پرسند، حضرت پاسخ می‌دهند: «وسعت منزل و فراوانی دوستان عیش این دنیا را رقم می‌زند». در روایتی از حضرت‌رضا(صلوات الله علیه) شاخصه‌های بهزیستی با دوستان در رعایت پنج اصل معرفی شده است.«اگر در کسی این پنج ویژگی نبود در کارهای دنیا و آخرت از او انتظار کار نیک نداشته باش: ۱٫اصالت خانوادگی، ۲٫ بزرگی طبع، ۳٫ ثبات در اخلاق، ۴٫ کرامت نفس، ۵٫ خوف از پروردگار»
کسی که دارای اصالت خانوادگی است از پیشرفت انسان خوشحال می‌شود و آن را مانع پیشرفت خود نمی‌داند، بزرگی طبع باعث محبّت بدون چشمداشت بین دوستان می‌شود و لو این که دوستی نسبت به دوست دیگر انرژی و وقت‌گذاری بیشتری داشته باشد؛ ثبات اخلاق موجب آرامش انسان در دوستی است و راه را برای دوستی ریشه‌دار هموار می‌کند؛ کرامت نفس، آدمی را بزرگ می‌کند که چنین انسانی بزرگ می‌اندیشد و خوف از پرودگار سبب ایجاد تقوا و تقرب به خداست، به این ترتیب دوست مؤمن انسان را از گناه دور می‌کند.

*به پرهیز از گناه در روابط دوستی اشاره کردید، بفرمایید از منظر امام‌رضا(صلوات الله علیه) گناه چگونه می‌تواند سبک زندگی انسان را از مسیر اصلی دور کند؟
تمام شرایط ناگوار در زندگی ما به خاطر گناهان ما شکل می‌گیرد؛ در روایات شاهد مشخص کردن دقیق آثار ناشی از گناهان توسط معصومین‌علیهم‌السلام هستیم. گاهی در جامعه شاهد بلاها یا بیماری‌های تازه‌ای هستیم که شاید در نگاه نخست فکر کنیم در روایات به آن اشاره نشده است، امّا در یک نگاه کلّی، حضرت رضا(صلوات الله علیه) می‌فرماید:« مردم هر چه گناهان تازه و جدید انجام دهند که قبلاً مرتکب نمی‌شدند، خداوند هم به بلاهایی مبتلایشان می‌کند که در گذشته آن را نمی‌شناختند.»
ممکن است من و شما از بسیاری از گناهان به دور باشیم، اما تأیید یا رد بی‌جای ما سبب ارتکاب غیرمستقیم به گناه شود. امام‌رضا(صلوات الله علیه) در میان غرق‌شدگان طوفان عصر حضرت نوح(صلوات الله علیه) گروهی را معرفی می‌کند که اگر چه در ظاهر عنادی نداشتند، اما به عملکرد منفی دشمنان پیامبر خدا راضی بودند.
پس در شنیده‌های خودمان از حوادث روزمره یا در مورد اشخاص باید جانب احتیاط را رعایت کنیم و از اظهار نظر بی‌جا بپرهیزیم و این نکته‌ای است که متأسفانه در جامعه ما کم‌رنگ است و افراد معمولاً برای همه رویدادهای پیرامون خود نظر کارشناسی ارائه می‌دهند.
بنا به سفارش امام هشتم شیعیان، ما باید از همه گناهان حتی کوچک‌ترین آن خوددادری کنیم. حضرت(صلوات الله علیه) می‌فرماید: «گناهان کوچک، راه رسیدن به گناهان بزرگ است، هرکس در گناه کوچک از خداوند نترسد، در گناه بزرگ هم نخواهد ترسید.» در جایی دیگر می‌فرماید: «کار خیر زیادی را که انجام داده‌اید، زیاد ندانید و گناه کم را بی‌ارزش ندانید، چون گناهان کم روی هم جمع شده باعث زیادی گناهان می‌شود، از خدا در خفا و پنهان بترسید تا در نفس شما حالت انصاف و دوری از گناه پیدا شود.» به این ترتیب انسان منصف کسی است که اهل گناه نیست و خدا را در همه حال شاهد و ناظر اعمال خود می‌داند.