محبوب ترین مقالات

یکتاپناه

(سرمقاله نهمین شمارگان مجله ی منهاج)

دوشنبه, آبان ۲۹, ۱۳۹۱ – ۱۹:۳۳

«بسم الله الرحمن الرحیم
إِنّی‌ وَجَهّت‌ُ وَجهی‌ لِلَّذی‌فَطَرالسَّموات‌ والارض‌ حنیفاًو ما أَنا مِن‌َالمُشرکین»
(از همه بریدن و به خدا خالصانه توجّه کردن) موضوعی دشوار در زندگی ما انسان هاست! در مقام شعار بهترین گویندگان جهانیم امّا در مقام عمل آیا توانسته ایم همواره از غیر خدا بریده و با تمام وجود رو به سوی او آوریم؟
در آموزه های وحیانی به ما آموخته اند: به یاد داشته باشیم آن که از او می خواهیم خود نیازمند بخشش و عطای خداست، پس عقل سلیم حکم می کند که از بی نیازی بخواهیم که همه، فقیر محض اویند.
«فَکَم قد رأیتُ یا الهی مِن اُناسٍ طَلَبوا العِزَّ بِغَیرِکَ فَذَلُّوا» یعنی: چه بسیارند کسانی که از غیر تو عزّت خواستند و خوار شدند.
اهل بیت (علیهم السّلام) اگرچه حجّت های الاهی و مستجاب الدّعوه هستند و به اذن و تملیک خداوند نیاز مردمان را برآورده می کنند، امّا خود در پیشگاه الاهی همواره دم از فقر محض می زنند: «مولایَ یا مولایَ أَنت الغنیُّ و انا الفقیر و هل یَرحمُ الفقیرَ الّا الغَنی؟»
باید بیاموزیم که خالصانه به سوی درگاه الاهی بیاییم و این مهم تنها با انقطاع از غیرخدا دست می دهد؛ اخلاص باید مقدمه-ی هر درخواست ما باشد و آن سان است که می توانیم با تمام وجود صدایش زنیم که «اللهم إنّی اَخلَصتُ بانقطاعی إلیکَ و أقبَلتُ بِکُلّی علیک و صرّفتُ مَسئَلَتی عمَّن یَحتاجُ إلی رِفدِک»
امام سجّاد (صلوات الله علیه) در نیایشی سترگ به صفتی از انسان ها اشاره دارد که قابل تأمل است، صفتی که همه ی ما کم و بیش به یدک می کشیم و آن ناپایداری انسان است.
چه بسیار قول هایی که داده شد امّا به راحتی زیر پا گذاشته شد، چه بسیار وعده هایی که از همان ابتدا هرگز تصمیم به اجابت آن وجود نداشت امّا برای دل خوشی این و آن وعده داده شد، و چه بسیار پیمان هایی که هنوز اقدامی بر آن روا داشته نشده است!
عزّت در درخواست!
دانستن همین رمز حیات بخش است که باید همیشه از خدا و یا آن ها که خدا به عنوان درب رحمت خویش معرّفی کرده است، خواست. «وَمَن سِواکَ مرحومٌ فی عُمرهِ،مغلوبٌ علی أَمرِهِ،مَقهورٌعلی شَأنِهِ،مُختَلفُ الحالاتِ،مُتَنَقِّلٌ فی الصِّفاتِ» یعنی: جز تو، همگان در عمر خویش، نیازمند رحمت و در کار خویش گرفتار زحمت اند، حالشان دگرگون و صفاتشان ناپایداراست.

امّا خدا:
« فَتعالَیتَ عَن الاشباهِ و الاَضدادِ، وَتَکَبَّرتَ عَنِ الاَمثالِ وَ الاندادِ،فَسُبحانَکَ لااله الّاأَنتَ»
باید از خدا خواست و در راهی که او مشخص کرده است گام نهاد؛ از خدایی که هیچ شبیهی ندارد، چه در صفات، و چه در برآوردن نیازها، پس از او بخواهیم: «فاَغث یاغیاثَ المُستغیثین، عُبیدک المُبتلی»
به خطـا اگــر دل مـن به دری دگــر نهـد رو
بـرود به کـوره راهـی، نـرود ز شـاه راهـی
«به چه کس امید بندم که به جهل خود نخندم؟»
نبـود جـز آستـانت به جهان دگـر پنـاهی